جامعه‌شناسی متن (به مثابه نظریۀ ادبیات و فرانظریۀ علمی)

چرا به جای اکتفا به رشتۀ کمابیش نهادینه‌ای همچون جامعه‌شناسی ادبیات یا هنر، از جامعه‌شناسی متن سخن به میان می‌آوریم؟ در «درباره‌ی جامعه‌شناسیِ متنِ ادبی»( ۱۹۷۸)، «کتابچه‌ی نقد جامعه‌شناختی» (۱۹۸۵) همچنان که در چند اثر دیگر، من به دو دلیل مکمل، جامعه‌شناسیِ متن را ضروری می‌پندارم:

جامعه‌شناسی متن، به جای سخن‌گفتن از «مضمون»، «محتوا»، «جهان‌بینی» یا « ایدئولوژیِ» مولف، ادبیات را از طریق زبان به جامعه پیوند می‌زند.

تینیانوف در مقاله‌ معروفش در باب «تکوین ادبی» بر این مسآله تاکید می‌کند که ارتباط ادبیات و جامعه در ساحت زبان‌شناسی، یکی از طرح‌های قدیمی ‌فرمالیستی است: «زندگی اجتماعی بیش از هر چیز به‌واسطه‌ی جنبه‌ی شفاهی‌اش با ادبیات ارتباط پیدا می‌کند»

در دهه هفتاد، من برای عینیت بخشیدن به این طرح قدیمی که اکثر جامعه‌شناسانِ ادبیات (از گُلدمن تا بوردیو) نمی‌توانستند یا نمی‌خواستند در نظر بگیرند، به طرح اولیه‌ جامعه‌شناسی متن پرداختم. در نهایت مسئلۀ پاسخ به این سوال – در بافتار جامعه‌شناسی یا نشانه‌شناسیِ اجتماعی- همواره وجود دارد: «ادبیات چیست؟»

لیکن (این پرسش نیز وجود دارد که چه چیز پیونددهندۀ جامعه‌شناسی متن با نشانه‌شناسیِ ساختاری است) مسأله فراتر رفتن از ساحت ادبیات است به سوی نظریه‌ی جامعه‌شناختی متن‌های ایدئولوژیک، نظری و از این دست. در این‌جا جامعه‌شناسی متن به نقد گفتمان ایدئولوژیک و معرفت‌شناسی اجتماعی‌ای تبدیل می‌شود که مبحث آن گفتمان نظری است. و هم‌زمان با پاسخ به پرسش «ادبیات چیست؟» از خود می‌پرسد «نظریه چیست؟»

نویسنده: پی‌یر و. زیما ترجمه: فرزانه طالبیان 

برای مطالعه کامل این مقاله به فایل زیر مراجعه کنید

جامعه‌شناسی متن

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

به بالای صفحه بردن