ضرورت تحول در روش های تدریس سنتی وایجاد روش های تدریس دانش آموز محور

(بخش اول)

ضرورت تحول در روش های تدریس سنتی وایجاد روش های تدریس دانش آموز محور

ضرورت ایجاد تحول در امر آموزش سال هاست که احساس شده است.

اما در سال های اخیر با توجه به تحولات گوناگون در عرصه های مختلف باید بگوییم که نظام آموزشی دیگر قادر به پاسخ گویی به نیازهای دانش آموزان عصر حاضر نیست.

آنچه که دال بر ناکارآمدی این سیستم آموزشی سنتی می باشد بدین شرح است؛

  • تربیت نیروی انسانی فاقد مهارت
  • عدم پاسخ گویی آموخته های دانش آموزان به نیازهای گوناگون اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی
  • ضعف در انجام کارهای گروهی که اساس پیشرفت جامعه های متمدن وتوسعه یافته است.
  • نیازسنجی نکردن مفاهیم در مطالب گنجانده شده در کتب درسی وکاربرد شیوه های نادرست آموزشی
  • عدم مسئولیت پذیری وکمبود تجربه در کار گروهی به سبب تأثر دانش آموزان از روش های تدریس سنتی
    به دلیل فعالیت یک جانبۀ معلم در کلاس های درس و انفعال دانش آموزان.

گفتنی است نه تنها کارشناسان آموزشی بلکه رئیس جمهور نیز ضرورت تحول در امر آموزش را احساس کرده اند.

امان‌الله قرایی مقدم، کارشناس مسائل اجتماعی و آموزشی
با اشاره به سخنان روحانی در خصوص وضعیت آموزش در مدارس کشور گفت:

 سخنان رئیس‌جمهوری در مورد این‌که مدارس ما دانش‌آموزان را برای دیروز تربیت می‌کنند کاملاً درست است.

عمل‌گرایان و کارکردگرایان در یک قرنِ گذشته نیز می‌گفتند که ما باید فرد را برای زندگی در جامعه تربیت کنیم.

این کارشناس با بیان اینکه کلاس‌های درس باید شاگرد محور باشد؛ خاطرنشان کرد:

فرد باید برای زندگی در جامعه آماده شود؛

 کلاس درس باید محلی برای پرسش و پاسخ باشد نه اینکه دانش‌آموز دیپلم ریاضی خود را می‌گیرد اما هنوز نمی‌تواند مساحت دایره را محاسبه کند؛

 روش تربیتی و آموزشی ما به‌جای اینکه مکاشفه‌ای باشد ماشین محور است.

 شاگرد تا سؤالی از معلم می‌کند یا تنبیه می‌شود و یا معلم خودش را به آن را می‌زند؛

متأسفانه کلاس‌های درسِ ما معلم محور است.

قرایی مقدم ادامه داد:

ما درس می‌خوانیم تا مهارت‌های زندگی یاد بگیریم و برای حضور در جامعه آماده شویم نه اینکه فقط مطالب را حفظ کنیم.

آشپزی، خیاطی و سایر مهارت‌ها موضوعاتی است که دانش‌آموزان باید یاد بگیرند.

سخنان روحانی در روز اول مهر کاملاً صحیح بود، ما باید دانش‌آموزانی را مورد تشویق قرار دهیم که بتوانند مسائل را از راه‌های دیگری غیرازآن چیزی که ما گفتیم حل کنند.

حال چاره چیست؟

برای آن که نظام آموزشی بتواند پاسخگوی تغییرات منبعث از تحولات عوامل گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی وفرهنگی درون خود وعوامل مؤثر بیرونی وتحولات جهانی پیرامون باشد؛

  1.  نظام آموزشی احتیاج دارد تا بکوشد و زمینۀ اصلاحات آموزش وپرورش را که به طور مشخص تحول در دیدگاه ها و جهت گیری های برنامۀ درسی وروش های آموزش است، بشناسد.
  2.  هم چنین ارتباط وتناسب بیشتری بین خود وزمینه های متحول دیگر چون زمینه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وفرهنگی جامعه برقرار کند.
  3. انسان موجودی اجتماعی است و کار وبحث گروهی، دانش آموزان را به مشکلاتی که در بزرگسالی بر سر راه زندگی اجتماعی آن ها جود دارد آشنا می سازد وراه مقابله وبرطرف کردن مشکلات را به آنان آموزش می دهد.
  • در واقع این تمرین کوچک برای دستیابی به زندگی اجتماعی بهتر است.
  • در جریان کار گروهی، بچه ها علاوه بر تجربه اندوزی، در تقسیم کار ومسئولیت، تجربه هایی در زمینۀ مدیریت وسازمان دهی فعالیت ها به دست می آورند.
  •  این شیوه، یادگیری را عمیق تر وماندگارتر می سازد.
  • انجام کار گروهی نباید به معنای نفی وفراموش ساختن آن دسته از فعالیت های انفرادی باشد که روحیۀ اتکا به نفس را پرورش می دهد.

برگرفته از تدریس پویا ودانش آموز محور

منبع:

تدریس پویا ودانش آموزمحور

روش آموزش ما باید دانش آموزمحور باشد برگرفته از ایرنا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

به بالای صفحه بردن