علوم فی حد ذاته سرمایهخیز هستند:
رشتۀ تحصیلی دبیرستان و دانشگاه خودتان را با چه گرایشی به پایان رساندید؟
بنده در سه مقطع در رشتۀ روانشناسی تحصیل نمودهام:
-
کارشناسی رشتۀ روانشناسی از دانشگاه علامه طباطبایی
-
ارشد روانشناسی بالینی از دانشگاه علامه طباطبایی
-
دکتری تخصصی در همین رشته از دانشگاه علامه طباطبایی
آقای دکتر سوابق اجرایی و مدیریتی خود را برای مخاطبان ما نام ببرید:
-
دانشیار گروه روان شناسی بالینی دانشگاه علامه طبابایی هستم و مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش.
-
رئیس مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره و دبیر هستۀ پژوهشی روانشناسی اجتماعی بومی.
-
نویسنده بیش از ۱۳ کتاب و دهها مقالات علمی پژوهشی.
-
دارنده مقالات تخصصی در همایشها و کنگرههای ملی و بین المللی.
-
برگزارکننده صدها کارگاه آموزشی در حوزۀ روانشناسی و استاد راهنما و مشاور دهها رساله و پایان نامه ارشد و دکتری.
چه عوامل و شرایطی شما را به علوم انسانی علاقهمند ساخت و به روانشناسی پیوند زد؟
علوم انسانی از آغاز دورۀ متوسطه مورد علاقه و دغدغۀ جدی برای من محسوب میشد.
علوم انسانی رشتۀ زیربنایی همه علوم به حساب میآید و بی توجهی به این حوزه افقهای جوامع بشری را با مشکل مواجه میکند.
روانشناسی که از یک سو ریشه در علوم انسانی و فلسفه و علم النفس دارد و از دیگر سو شناخت رفتار و علم رفتارشناسی و علم تجربی است، میتواند بی نهایت زوایای علوم را بشکافد و نوید الهامهای جدی را دهد.
بنابراین علی رغم اینکه رشتۀ تحصیلی دبیری درآغاز تحصیلات دانشگاهی لیسانس متفاوتی را اخذ کرده بودم.
از ابتدا به عنوان لیسانس دوم رشتۀ روانشناسی را در گرایش بالینی انتخاب نمودم و تا مقطع دکتری تخصصی آن را ادامه دادم و به مقام استادی در این رشته دست یافتم.
جایگاه فعلی علوم انسانی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ نقاط ضعف و قوت علوم انسانی در ایران چیست؟
اگر فضای علمی کشور و توجه عالمان حوزۀ علوم انسانی معطوف به واقعیات و حقایق علوم انسانی باشد، دانشآموزان بی شک به اهمیت زیربنایی علوم انسانی پی خواهند برد و به آثار مثبت آن توجه ویژهتری میکنند.
هرکس در هر رشتهای بتواند عمیق و اصولی درس بخواند و در آن حوزه تجربه اندوزی کند، یقینا به درآمدزایی دست خواهد یافت، حال برخی از رشتهها بیشتر و برخی کمتر.
باید با مدلهای درآمدزایی در علم و دانش به جامعۀ خود کمک کنیم؛ علوم فی حد ذاته سرمایه خیز هستند اما اگر دقیق و عمیق بدانها پرداخته شود و با عنصر خلاقیت و ابتکار درآمیخته شود، به نتیجه بهتری ختم میشود.
شما فرصتهای شغلی در دیگر رشتههای علوم انسانی را چطور ارزیابی میکنید؟
تمام زندگی علمی من در روانشناسی گره خورده است، البته بدون بهرهمندی از علوم دیگر همچون فلسفه ، عرفان، ادبیات، جامعه شناسی و … شانس عالمی در روانشناسی را کمتر میکند.
علوم انسانی در ایران با نظر به علوم بین رشتهای و باتوجه به اینکه در علوم بومی و اسلامی ایرانی جا دارد،تمرکز ما به این رشته را بیش از پیش تقویت میکند.
هرچند متاسفانه در مدارس و حتی دانشگاهها سالهاست که گرایش به علوم فنی و پزشکی جایگاه غیرمنطقی به خود گرفته ولی علوم انسانی همچنان در راس علوم درخشش دارد. خصوصا علوم و رشتههایی مانند فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی و حقوق اهمیت ویژهای دارند.
شما در مقام “مدیرکل مشاوره آموزش و پرورش” در زندگی کاری خود به طور مستمر با دانشآموزان در ارتباط هستید و نیازها و علایق دانشآموزان را بهتر میشناسید. در همین راستا چه توصیهای برای دانشآموزان دارید که به انتخاب و علاقۀ خود اعتماد کنند و بدون ترس و تردید حوزۀ علوم انسانی را برای تحصیل برگزینند؟
راهچاره جز این نیست که پایهها و اساس علوم انسانی را با فرهنگ سازی متناسب تقویت کنیم و در جامعه پایههای علمی، تجربی، اجرایی و تخصصی لازم را ایجاد نماییم.
به بیان دیگر بایستی اهمیت و ضرورت رشتههای حوزۀ علوم انسانی را روشنتر بیان کرد و انگیزههای قوی برای جذب دانشآموزان و دانشجویان به وجود آورد از منابع اصیل بومی در جهت تحول علوم انسانی غافل نشد.
در یک کلام تا زمانیکه فرهنگ علمی بیتوجه به فلسفۀ علم پیش برود، علوم انسانی جایگاه خود را پیدا نخواهد کرد.
همه علوم وامدار علوم انسانی میباشند،حتی در نگرشهای بین المللی علوم وابسته به علوم انسانی هستند،