کارگاه جامعه شناسی شاهرود

کارگاه جامعه‌شناسی طیبه وخشوزی

کُل کتاب‌های جامعه‌شناسی با سه سوال و مسئله آغاز می‌شود: چیستی، چرایی و چگونگی. وقتی می‌خواهیم به این سوال‌ها پاسخ دهیم سه آیتم را دارا هستیم: هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی. این سه سوال در کنار این سه فاکتور قرار می‌گیرند و موضوع کتاب می‌شوند. در بحث جامعه‌شناسی(۱)، فصل اول کتاب زیربنای سایر فصول است.

کارگاه جامعه‌شناسی با تدریس دکتر طیبه وخشوزی، به همت مرکز ترویج علوم انسانی با همکاری ادارۀ تکنولوژی و گروه‌های آموزشی استان سمنان پنج‌شنبه، ۲۸ آذرماه در پژوهش‌سرای شاهرود برای دبیران جامعه‌شناسی استان سمنان برگزار شد، متن پیاده شدۀ این کارگاه در ادامه می‌آید؛

دانش‌آموزان را به توسعۀ فردی و اجتماعی برسانید

یکی از اهداف کتاب جامعه‌شناسی متوسطه، حرکت به سمت بومی‌سازی این علوم است.

معلم‌های جامعه‌شناسی دو رسالت دارند: یکی اینکه مربی هستند و دوم اینکه ایشان مصلح اجتماعی‌اند.

نهایت هدف معلم جامعه‌شناسی تربیت شهروند مطلوب است؛ شهروندی که هم توسعۀ فردی داشته باشد و هم توسعۀ اجتماعی.

تربیت دینی دانش‌آموز به عهدۀ معلم‌های دین‌وزندگی است، تربیت زیستیی دانش‌آموز به عهدۀ معلم‌های تربیت‌بدنی است و تربیت اجتماعی و سیاسی دانش‌آموزان به عهدۀ ما معلم‌های جامعه‌شناسی است.

من معلم جامعه‌شناسی اگر توانستم دانش‌آموزم را خوب تربیت کنم و تفکر انتقادی را برای او نهادینه کنم، وقتی وارد جامعه شد این نوع نگاه را با خود خواهد شد.

مبنای جامعه‌شناسی، شناخت انسان، معرف و هستی است

کُل کتاب‌های جامعه‌شناسی با سه سوال و مسئله آغاز می‌شود: چیستی، چرایی و چگونگی.

وقتی می‌خواهیم به این سوال‌ها پاسخ دهیم سه آیتم را دارا هستیم: هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی. این سه سوال در کنار این سه فاکتور قرار می‌گیرند و موضوع کتاب می‌شوند.

در بحث جامعه‌شناسی(۱)، فصل اول کتاب زیربنای سایر فصول است؛ یعنی فصل اول مبنا و کلیت تشکیل‌دهندۀ سایر فصول است.

در اینجا ما به بحث «تبیین یا تفسیر، کُنش یا ساختار» می‌پردازیم.

سطح اول، سطح زندگی روزمره است، که می‌تواند متغیر یا ثابت باشد؛ با این سوال آغاز می‌شود که بر اساس یکپارچگی اجتماعی افراد چگونه عمل می‌کنند؟ این بحث را ماکس وبر مطرح می‌کند.

در سطح دوم، ما با ساختارهای اجتماعی روبه‌رو هستیم.

سطح اول سطح میکرو یا خُرد و سطح دوم سطح ماکرو یا کلان است.

در این بحث، ما نظریه‌های امیل دورکیم و کارل مارکس را داریم.

دورکیم جامعه را به دو دسته تقسیم می‌کند: جامعۀ مکانیکی و ارگانیکی.

جامعۀ مکانیکی، جامعه‌ای ساده‌تر و سنتی است.

جامعۀ ارگانیکی معادل جامعۀ مدرن و پیشرفته است؛ جامعه‌ای که عقلانی شده است.

عامل انسجام در جامعۀ مکانیکی وجدان جمعی است.

تقسیم کار وجه جداکنندۀ جامعۀ سنتی و مدرن است.

در حال حاضر در جامعۀ مدرن رابطۀ خویشاوندی از رابطۀ دوستانه ضعیف‌تر است.

چون فرد می‌داند که در رابطۀ همکاری احتمال رفع نیازش از رابطه‌ی خویشاوندی بیشتر است؛ و البته این از محدودیت‌های جامعۀ مدرن است.

مارکس نیز منافع اقتصادی را عامل انسجام جامعه می‌داند.

شکاف اخلاقی، موضل جامعۀ ایرانی است

جامعه‌شناسی به وجود آمد که مختصات جامعه شناخته شود و بعد از شناختن بتواند پیش‌بینی کند و بعد از آن بتواند کنترل کند.

در پیدایش یک پدیدۀ اجتماعی عوامل گوناگونی دخالت دارند اما وزن این عوامل با هم یکسان نیست.

در حال حاضر یکی از مشکلات مهم در زمینۀ جامعه‌شناسی، بحث عدم پشتیبانی رسانه‌هاست؛ تا زمانی که برنامه‌های تلویزیونی به سمت رویکردی جامعه‌شناختی نروند و همه چیز را به دیدگاه‌های روان‌شناختی تقلیل دهند مشکلات جامعه ادامه خواهد داشت.

البته تغییر این موضع‌گیری زمان‌بر و هزینه‌بر است، اما باید انجام شود.

در جامعۀ ما فاصلۀ اخلاق نظری و اخلاق عملی یک شکاف است و به همین دلیل است که در جامعۀ ما هنوز جایگاه جامعه‌شناس شناخته‌شده نیست.

نظریۀ ماکس وبر تفسیری-تفهیمی نیست

یکی دیگر از مشکلات این درس، بحث ساعت‌های آموزشی و بارم‌بندی سوالات است که اصلاً با هم مطابقت ندارند.

البته کتاب‌ها در حال بازخوانی هستند و این مشکلات به مرور زمان از بین خواهند رفت.

همچنین یکی از ایرادهایی که به کتاب جامعه‌شناسی سوم وارد است، ثقیل بودن مفاهیم آن است.

یکی دیگر از مشکلات کتاب پایۀ دوازدهم این است که در جایی از کتاب امسال، نظریۀ ماکس وبر را تفسیری_تفهیمی معرفی کرده است در صورتی که تفصیلی_تبیینی است؛ این اشکال بزرگی است.

«تبیین»، عرصۀ واقعیت‌ها و «تفسیر» عرصۀ موقعیت‌هاست؛ «تلفیقی» کار کنید

در کتاب جامعه‌شناسی دو روش را نام برده شده است: روش تبیینی و روش تفسیری.

ما باید تلفیقی کار کنیم؛ بحث تبیین، عرصۀ واقعیت‌هاست.

در این عرصه کار ما فقط توصیف کردن وضعیت و شناسایی چرایی‌ها است.

این روش برای ما محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند.

این روش یک خط قرمز دارد؛ و آن هم این است که نظم جامعه به‌ هم نریزد.

در روش تفسیر ما در عرصۀ موقعیت‌ها فعالیت می‌کنیم.

لازمۀ کنش، آگاهی است

ساختار کلی کتاب از کنش شروع می‌شود.

کل کتاب جامعه‌شناسی می‌خواهد به یک امر اجتماعی تام برسد.

کنش دارای ویژگی‌های مختلفی است؛ از همه مهم‌تر ویژگی «آگاهی» است؛ چون اگر آگاهی نباشد نیت ایجاد نمی‌شود.

ما در کتاب جامعه‌شناسی برای هم امری سه ساحت داریم: نیت، قصد و نتیجه.

نیت چیزی است که در ذهن ما به وجود می‌آید.

قصد، مابه‌ازای بیرونی نیت است، یا همان هدف.

ما تا آگاهی نداشته باشیم نیت نمی‌کنیم، و تا آگاهی وجود نداشته باشد قصد صورت نمی‌گیرد.

پس ویژگی‌های کُنش به آگاهی برمی‌گردد.

تمام قصد‌ها به نتیجه نمی‌رسند اما در هر صورت همۀ آنها پیامدی دارند که در اینجا یعنی همان فرصت‌ها و محدودیت‌ها.

آزادی هم فرصت است و هم محدودیت

در کتاب از نظم و آزادی سخن گفته شده است؛ نظم و آزادی هم فرصت است و هم محدودیت.

کار اصلی جامعه‌شناس تحلیل پیامدها و نتایج است؛ مخصوصاً نتایج و پیامدهای پنهان.

کار اصلی جامعه‌شناس تحلیل این نتایج پنهان است.

کنش مرکز ثقلی است که ما سایر پدیده‌ها و امور اجتماعی را بر اساس آن توضیح دهیم؛

کاری که مارکس انجام می‌دهد هم همین است؛ مارکس کار را مرکز ثقل نظریات و جهان‌بینی خود قرار می‌دهد.

همچنین وبر، کنش عقلانی را مرکز ثقل جهان‌بینی خود قرار داده است و از کنش عقلانی به سیاست می‌رسد.

یکی از کلیدواژه‌هایی که مدام در کتاب تکرار می‌شود بحث ذهن و آگاهی انسان است.

ساختار اجتماعی بدون کنش و عینیت بدون ذهنیت معنا ندارند.

فایل صوتی کارگاه

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

به بالای صفحه بردن