کارگاه دین و زندگی شاهرود

کارگاه دین و زندگی سیدمحمد دلبری

مشکل اینجاست که معلم‌ های دین و زندگی ما قطعه‌ای کار می‌کنند و پیوستگی را نادیده می‌گیرند. معلم باید شبکه‌ای کار کند نه قطعه‌ای. کتاب درسی به فکر دینی انسجام می‌بخشد و شبکه را ایجاد می‌کند و اگر ما توانستیم این شبکه را ایجاد کنیم، دانش‌آموز را در برابر شبهات حفظ می‌کنیم. نظام شبکه‌ای یعنی اینکه همه‌ی موضوعاتی که ارائه می‌شود به نحوی به هم وابسته‌اند.

کارگاه دین و زندگی با تدریس دکتر سیدمحمد دلبری به همت مرکز ترویج علوم انسانی با همکاری ادارۀ تکنولوژی و گروه‌های آموزشی استان سمنان پنج‌شنبه، ۲۸ آذرماه در پژوهش‌سرای شاهرود برای دبیران جامعه‌شناسی استان سمنان برگزار شد، متن پیاده شدۀ این کارگاه در ادامه می‌آید؛

محتوای آموزشی باید مبتنی بر نیاز دانش‌آموز باشد

یکی از بحث‌هایی که دوستان معلم ما در این مبحث به مشکل خورده بودند، بحث قضا و قدر بود.

از دیگر بحث‌های مطرح شده اجرای احکام الهی در دنیای امروز است و همچنین بحث تمدن اسلامی.

یکی دیگر از اشکالات موجود، یکی بودن کتاب درسی دین و زندگی برای رشته‌های مختلف، به خصوص در هنرستان است.

این موضوع یکی از دغدغه‌های ما در دفتر تألیف است.

یکی از اصول پذیرفته شده در آموزش این است که محتوای آموزشی باید مبتنی و متناسب با ظرفیت مخاطب باشد.

در این خصوص، شورای عالی باید تصمیم نهایی را بگیرد.

همکاران ما یک اصل مهم را نباید از یاد ببرند:

«آیا هدف باید به ارزشیابی جهت دهد یا ارزشیابی به هدف جهت دهد؟» ما به عنوان معلم دینی، برای تربیت دینی کدام یک را باید ملاک قرار دهم؟

آموزش ما آموزشی معنادار نیست

دوگانگی بین مؤلف و معلم باعث ایجاد مشکلات فراوانی شده است.

این دوگانگی یعنی اینکه معلم برای تست زدن سر کلاس می‌رود؛ هر کتابی که نوشته شود، اگر قرار باشد بر اساس تست تدریس شود مشکل ایجاد می‌کند.

معلم دین و زندگی می‌داند که باید کتاب را بر اساس تعلیمات دینی پیش ببرد ولی دانش‌آموز می‌گوید چیزی که مورد نیاز من است این نیست.

وقتی معلم می‌بیند که نیاز دانش‌آموز تست است، به همان سمت می‌رود.

چون فضای آموزش ما فضایی کنکوری است، آموزش بسیاری از دروس به طور کامل تعطیل می‌شود.

یکی از عمده‌ترین مشکلات ما این است که آموزش ما آموزشی معنادار نیست.

سازمان سنجش پیگیر اهداف شورای تألیف نیست

شما به عنوان معلم می‌توانید از من بپرسید شما به عنوان شورای تألیف چه فعالیتی کردی در این زمینه؟

اما نمی‌توانید از سیاست‌گذاری‌های کلان درسی از من سوال بپرسید.

برای آیات و روایات کنکور، ما سه جلسه‌ برگزار کردیم با سازمان سنجش.

بعد از برگزاری این جلسات، یک مقدار وضعیت حجم آیات و روایات در کنکور کم شد اما باز هم زیاد است و جای کار دارد.

سازمان سنجش به ما می‌گوید هدف من ارزشیابی تحصیلی نیست، هدف من این است که دانشجو بگیرم برای دانشجو شدن؛ و هیچ دلیلی نیست که اهداف شورای تألیف را پی‌گیر باشند.

البته این نوع نگاه کاملا خلاف عدالت آموزشی و اهداف تربیتی است.

راه حل مشکل کنکور و آموزش «مدل آموزش معنادار» است

با این حال چه باید کرد؟ شاید مدل «آموزش معنادار» مدلی است که می‌تواند ما را از این بن‌بست برهاند.

آموزش معنادار به ما می‌گوید که وقتی می‌خواهیم چیزی را آموزش دهیم باید بین مفهوم جدید و مفاهیم قبلی ارتباط برقرار کنید.

یادگیری معنادار پایدارسازیِ معنا هاست.

از دیگر زیربناهای آموزش معنادار دین و زندگی، ایجاد نیاز کردن برای دانش‌آموز است.

برای ایجاد نیاز کردن باید رابطۀ مفهوم و زندگی روزمره ایجاد شود.

ما باید ایجاد سوال کنیم؛ اگر موفق به ایجاد سوال شدیم می‌توانیم به آموزش موثر امیدوار باشیم.

وقتی برای دانش‌آموز سوال و خلا ایجاد شئ، تمام تلاشش را برای پاسخ‌گویی به کار می‌بندد.

تمام ذهن دانش‌آموز در تمام صحبت‌های معلم، یافتن پاسخ است.

مفاهیم کتب درسی در مقاطع مختلف به‌هم پیوسته هستند

در بحث آموزش، وظیفۀ معلم این است که یک نظام شبکه‌ای از مفاهیم را به دانش‌آموز یاد دهد؛ مثل تار عنکبوت.

برای آموزش درس قضا و قدر باید به کُلیت کتاب درسی توجه کرد.

مشکل اینجاست که معلم‌های دین و زندگی ما قطعه‌ای کار می‌کنند و پیوستگی را نادیده می‌گیرند.

معلم باید شبکه‌ای کار کند نه قطعه‌ای.

کتاب درسی به فکر دینی انسجام می‌بخشد و شبکه را ایجاد می‌کند.

و اگر ما توانستیم این شبکه را ایجاد کنیم، دانش‌آموز را در برابر شبهات حفظ می‌کنیم.

نظام شبکه‌ای یعنی اینکه همۀ موضوعات دین و زندگی که ارائه می‌شود به نحوی به هم وابسته‌اند.

نکته‌ای که به معلم کمک می‌کند که هم به دغدغه‌های آموزشی برسد و هم به کنکور، در نظر گرفتن، رجوع به خود متن است.

باید بین مفاهیم درسی که ارائه می‌دهیم و تجربیات دانش‌آموز ارتباط برقرار شود

راه دیگر، مشارکت است.

حد اکثر زمانی که دانش‌آموز می‌تواند روی بحث معلم تمرکز کند بیست دقیقه است.

باید حس دیده‌شدن را به دانش‌آموز بدهیم.

نظام شبکه‌ای ایجاد کردن، دادن قدرت تجزیه و تحلیل محتوا به دانش‌آموز است.

باید بین مفاهیم درسی دین و زندگی که ارائه می‌دهیم و تجربیات دانش‌آموز ارتباط برقرار شود.

به طور مثال در بحث قضا و قدر، باید برای هر مرحله از آموزش یک سوال مطرح کرد و نسبت هر سوال را با سوال دیگر مشخص کرد.

مشارکت بالای دانش‌آموز نشانۀ تدریس موفق است

تدریس نمونه دین و زندگی توسط هیچکسی در کارگاه دین و زندگی و کلاس درس ارائه نمی‌شود، به جای آن اصول تدریس ارائه می‌شوند.

در موقعیت‌های مختلف باید از اصول مختلف استفاده کرد.

تدریس موفق تدریسی است که حداکثر مشارکت دانش‌آموز را داشته باشد.

در آن از تکنولوژی‌های آموزشی استفاده شود؛ دارای یک سیر کاملا روشن باشد.

فایل صوتی کارگاه

به بالای صفحه بردن