وظیفۀ معلم در رویکرد مشارکتی

(بخش چهارم)

وظیفۀ معلم در رویکرد مشارکتی

در این مطلب ابتدا سعی بر این بوده است که ماهیت رویکرد مشارکتی ونقش کلیدی دبیر در امر آموزش مورد بررسی قرار بگیرد.

پس از آن نیز نحوۀ صحیح تشکیل گروه های دانش آموزی چه از لحاظ تعداد وچه از لحاظ نحوۀ ترکیب بررسی شده است.

ضرورت پراختن به این موضوع، عدم آگاهی از اهداف این شیوۀ آموزشی و نحوۀ تشکیل گروه ها در جهت دستیابی به مقاصد مورد نظر می باشد.

وظیفۀ اصلی معلم؛

  • ایجاد زمینه ی مشارکت، همکاری، همیاری و رفاقت گروهی میان دانش آموزان می باشد.

  • کار او ایجاد رقابت نیست، بلکه ایجاد رفاقت، همکاری و صمیمیت میان آنهاست.

فلسفه وجودی تدریس مشارکتی دقیقا به همین سبب است.

 اگرچه، به خاطر وجود برخی ویژگی های فردی از جمله ویژگی های هوشی، شخصیتی، زمینه خانوادگی و…  رقابت میان دانش آموزان ایجاد خواهد شد.

 اما وظیفۀ ما به عنوان یک معلم حرفه ای این نیست که به آن دامن بزنیم.

 بلکه همان طوری که در قبل آمد معلم باید تمام تلاش خود را معطوف به این هدف نماید که دانش آموزان موفقیت خود را منوط به موفقیت دیگران بدانند.

در واقع به این شعار اعتقاد پیدا کنند که یا ((همگی غرق می شویم و یا همگی نجات پیدا می کنیم)).

در این صورت است که دانش آموزان قوی تر، دست دیگر دانش آموزان را خواهند گرفت.

 لذا اگر به چند تعریف تدریس مشارکتی نظری بیافکنیم این ایده را در همه تعریف های مربوط به تدریس مشارکتی ملاحظه خواهیم کرد.

اولین وظیفۀ معلم در تدریس مشارکتی گروه بندی دانش آموزان در گروه های کوچک است

 اما آنچه که مهم است این است که؛

 در گروه بندی دانش آموزان بایستی  قواعدی را رعایت نمود تا حداکثر نتیجه حاصل شود 

وگرنه ممکن است نتوانیم از تشکیل گروه به نتایج دلخواه خود دست پیدا کنیم.

 تعداد دانش آموزان عضو هر گروه؛

تعداد اعضای تشکیل دهنده ی هرگروه از قانون علمی ” آستانۀ تحمل” پیروی می کند.

  • آستانۀ تحمل کودکان با نوجوانان و بزرگسالان کاملا متفاوت است.

  • کودکان آستانه تحمل کمتری نسبت به بزرگسالان دارند.

  • زود خسته می شوند.

  • در یک زمان واحد نمی توانند با تعداد بیشتری از افراد رابطه برقرار ساخته و آن را تا مدتی حفظ نمایند.

 لذا باید در گروه بندی دانش آموزان، این عوامل را مورد توجه قرار داد.

یعنی تعداد اعضای هر گروه، رابطه مستقیمی با سن دانش آموزان دارد.

هرچه سن دانش آموزان کمتر، تعداد اعضای گروه نیز کمتر

و هرچه سن فراگیران بالاتر، تعداد اعضای گروه نیز می تواند بیشتر باشد.

بهتر است؛

  • تعداد اعضای گروه دانش آموزان دوره ی ابتدایی ۲تا ۳ نفر
  • دانش آموزان دوره راهنمایی ۳ تا ۴ نفر
  • دانش آموزان دوره های متوسطه و بالاتر ۴ تا ۷ نفرباشد .

تذکر: معمولا” گروه های بیش از ۷ نفر، حتی برای بزرگسالان نیز مناسب نیست و توصیه نمی شود.

ترکیب اعضاء  گروه

برخی از معلمان، دانش آموزان هم سطح را در یک گروه قرار می دهند

 مثلا” دانش آموزان زرنگ را در یک گروه، متوسط را در گروه دیگر و…

یا اجازه نمی دهند دانش آموزان خود دست به انتخاب بزنند و اعضای گروه خود را تعیین کنند.

 هیچ کدام از روش های فوق مورد تأیید نبوده و پایه و اساس علمی ندارد.

پس باید :

  • تا جایی که ممکن است اجازه دهید دانش آموزان خود اعضای گروه را تعیین کنند.
اما اگر این کار به درستی انجام نشد معلم حق دارد که درتعیین اعضای گروه دخالت کند.
  • معلم باید توجه داشته باشد که در هر گروه، دانش آموزانی ازهر سه طیف ضعیف، متوسط و زرنگ حضور داشته باشند.

اگر دانش آموزان اینگونه عمل ننمایند؛

معلم می تواند با استفاده از روش هایی، آنها را سر وسامان دهد.

مشاهدات و اندازه‌گیری هایی که در طی سال ها در کلاس های درس انجام گرفته نشان می‌دهد که؛

 در شیوه‌های آموزش سنتی یک معلم به تنهایی حدود یک دوم از وقت کلاس را صحبت می‌کند

و به طور نسبی معلم ۵۰ درصد وقت کلاس را به حرف زدن اختصاص می‌دهد

 (گال ۱۳۷۰).

یادگیری مشارکتی زمانی موجب بهبود پیشرفت دانش آموزان می شود که معلم آن ها را در گروه های کوچک قرار دهد

وهدفی مشخص برای آنان تعیین کند و زمانی به این هدف می رسند که همۀ اعضای گروه با هم به محتوای آموزشی تسلط یابند.

به عبارت دیگر، اگر این امکان وجود داشته باشد که یک یا چند نفر در گروه پاسخ را به دست آورند

و در اختیار دیگران قرار دهند یا بخش فکری تکلیف گروهی را انجام دهند

و دیگران تنها تماشاگر باشند در این صورت یادگیری مشارکتی رخ نداده است.

(اسلاوین ۲۰۰۴ Slavin )

منبع:

حسینی نسب، داوود؛ فلاح، نوروز؛تأثیر روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنّتی بر پیشرفت تحصیلی و نگرش  به درس معارف اسلامی

در مراکز پیش دانشگاهی شهر تبریز در سال تحصیلی ۸۸ -۸۷ 

صادقی، علیرضا؛ رشتچی، مریم؛ رهیافت های جدید آموزش ریاضی، تدریس مشارکتی ومعرفی الگوی پیشنهادی

_گال.آ.ژ  (۱۳۷۰). کار گروهی در مدرسه. ترجمه رضا فلاحی و محسن حاجیلو. تهران: انتشارات نشر رویش

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

به بالای صفحه بردن