آنچه امیرعلی ق ها بر سر فرهنگ می‌آورند

چشم اندازی از نمایشگاه (۱)

برای پوشش دهی خبر رونمایی کتاب انسان‌شناسی عمومی و جامعه شناسی امیل دورکیم به محل رونمایی کتاب‌ها رفته بودم که با خیل جمعیت هواداران و دوست داران امیرعلی ق مواجه شدم، جمعیت به قدری انبوه بود که مجبور شدند محل برگزاری مراسم را تغییر دهند و جمعیت مشتاق حاضر در سالن ناشران عمومی را به حیاط منتقل کنند.

عموم افراد حاضر در رونمایی دختران و پسران جوانی بودند که وقتی از آنها پرسیدم شما چه تمایزی در ایشان یافته‌اید که تا این اندازه برای دیدار با این عکاس و نویسنده جوان اشتیاق دارید؟ اغلب پاسخ می‌دادند: ما با دلنوشته‌های امیرعلی به شدت احساس نزدیکی می‌کنیم و عکس‌هایی که می‌گیرد خاص و متفاوت است.

دخترها و پسرهای دیگر که می‌فهمیدند خبرنگار هستم نزدیک می‌آمدند و می‌پرسیدند: شما می‌دانید چرا محل برگزاری مراسم را تغییر دادند؟ امیرعلی رفته است؟ شما امیرعلی را ندیدید؟
هربار که با وجد و اشتیاق آن‌ها مواجه می‌شدم با خود می‌اندیشیدم که اینستاگرام و دیگر شبکه‌های مجازی تا چه اندازه می‌تواند در شهرت افراد موثر باشد و چه بسا عکاسانی که هم‌رتبه امیرعلی یا پیشکسوت‌تر و حرفه‌ای تر هستند ولی کسی حتی برای آنان کلاه از سر برنمیدارد.

رونمایی از کتاب من سر قولم هستم در حیاط مصلی امام خمینی (ره) برگزار شد و در میان شور و هیجان جمعیت صدای وی به سختی به گوش می‌رسید و افراد یکی پس از دیگری کتاب من سر قولم هستم را برای امضا به او میدادند.

مجددا به سالن ناشران آموزشی و محل رونمایی از کتاب برگشتم و از مسئول برگزاری مراسم رونمایی پرسیدم: شما اطلاع ندارید که رونمایی از کتاب انسان شناسی عمومی و جامعه شناسی امیل دورکیم در کدام سالن برگزار می‌شود؟

متاسفانه هیچ کدام خبرنداشتند و همه از امیرعلی ق حرف می‌زدند.

2 دیدگاه دربارهٔ «آنچه امیرعلی ق ها بر سر فرهنگ می‌آورند»

  1. سلام ؛ احتمالا که نه یقینا عکاسانی پیش کسوت تر و نویسندگانی آشنا تر از امیر علی به زیر و بم نویسندگی وجود دارد . ولی شاید سوال درست تر این بود چگونه ایشون چنین تاثیری رو بر مخاطب داشتند به نظر من مخاطبان ایشون بر ضعف های نوشته و کاستی های هنر عکاسی ایشون آگاه بودن ولی ایشون به نه به عنوان یک نویسنده ، عکاس ، کارگردان بلکه به عنوان فقط یک فرد چه تعاملی با دنیا داشت . چهار سال همراه مخاطب شد و بدون تبلیغ با گفتن از خودش و‌ کنار هم گذاشتن قصه آدما با گفتن از اینکه امروز چه کتابی خوندن ؛ فردا چه تغییری میخوان تو‌ زندگیشون ایجاد کنند حتی با گفتن یه خدایا شکرت ساده همراه مخاطب شد و‌بهشون قول داد روزی ورای مانیتور های گوشیا چیزیو ارائه بده و سر قولشون موندن همونجوری که سر قولشون موندن و‌با حوصله و چند ساعت صبر کتاب همه افزادی مه اومده بودنو براشون امضا کردم.امیر علی (ها) رو‌نمیشه جمع بست هر چند با وجود تعداد زیاد اینفلوئنسر های اینستاگرامی این نظر برای مخاطبی که از بیرون نگاه میکنه جانب دارانه به نظر میرسه ؛ ولی آقای ق به عنوان یک شخصیت سعی کرد انعکاس ارزش های خودشون باشند و وقتی مخاطب رو هم در این چند سال هم گام این انعکاس کردن اینجوری نتیجه اش رو میبینند .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

به بالای صفحه بردن