(بخش دوم)
چرایی تداوم شیوه های سنتی در امر آموزش
با توجه به تأکیدات فراوان کارشناسان وفعالان عرصۀ آموزش بر عدم پویایی کلاس های معلم محور، هم چنان دبیران بر شیوه های آموزشی قدیمی خود تکیه دارند.
عبارت كلاس دانش آموز محوري عبارت جديدي نيست .
سال هاست كه معلمان متوجه شده اند دانش آموزان در كلاس هايي كه به شيوه سنتي اداره مي شوند به اندازه ي توانايي شان ياد نمي گيرند.
دانش آموز با انجام دادن ياد مي گيرد و اگر خودش به كشف چيزي برسد بيش تر ياد خواهد گرفت .
اگر معلمان به برتري اين شيوه ي آموزشي نسبت به ساير شيوه ها آگاهي دارند پس چرا از اين روش ها استفاده نمي كنند؟
پاسخ اين سوال ممكن است عبارات زير باشد:
– در گذشته مديران به اهميت اين نوع آموزش پي نبرده بودند و دوست داشتند وقتي وارد كلاسي مي شوند
همه دانش آموزان ساكت سر جاي خود نشسته و مشغول انجام فعاليت باشند
و يا معلم در حال آموزش مطلبي به آنان باشد.
– والدين تأثير آموزش دانش آموز محوري را درك نكرده و بسيار نگرانند از اين كه مبادا وقت فرزندشان در مدرسه بيهوده تلف شود.
– بعضي از معلمان علاقه ندارند وقت بيشتري را صرف دانش آموزان كنند و نمي دانند اين روش چقدر بر آموزش آن ها و دانش آموزان تاثير مي گذارد.
– دانش آموزان با روش سنتي خوشحال و منفعل هستند و مي توانند در حين تدريس به روش سنتي، آزادانه به هر موضوعي به جز درس نيز فكر كنند.
برگرفته از تحقيقات آموزشي ساری
علت پافشاری آن ها می تواند دلایل دیگری نیز داشته باشد از جمله؛
– به اتمام رساندن کتاب به آسان ترین شکل ممکن از جانب دبیران ودانش آموزان
– عدم آگاهی هر دو طیف از مزیت های روش تدریس فعال وپویا
– ترس از شکست در اجرای روش تدریس جدید
– بی رغبتی به امر آموزش
و…
اما هیچ کدام این امر مهم را درنیافته اند که کاربرد روش تدریس فعال وپویا به دلیل؛
- تنوع در شیوه های آموزشی به صورت روش سخنرانی، روش تکنولوژی، روش گروهی و…
- مشارکت دانش آموز و دبیر در امر آموزش در قالب کارهای گروهی، پرسش وپاسخ و..
- یادگیری مطالب به روشی جدید، جذاب، ساده وسرشاز از خلاقیت
وبسیاری از دستاوردهای مثبت دیگر نه تنها محیط آموزشی را می تواند از رخوت نجات دهد، بلکه پویایی، نشاط و جان دوباره ای را به آن تزریق می کند.
می توان این چنین استنباط کرد که ؛
اگر سه بعد آموزشی( مدیران ودبیران، دانش آموزان، والدین) هر کدام به نوبۀ خود درک صحیحی از این شیوۀ آموزشی فعال وپویا پیدا کرده
و جسارت وانگیزۀ پیاده سازی آن را در نظام آموزشی داشته باشند، می توانیم شاهد تحولات بسیاری در این عرصه باشیم.
این امر تنها نیازمند افزایش آگاهی وبصیرت برای تغییر رویکرد این سه گروه می باشد که با برنامه ریزی های صحیح وزارت آموزش وپرورش در اشکال گوناگونی هم چون؛
- دوره های مثمر ثمر آموزش ضمن خدمت
- مجلات علمی هم چون مجلات رشد
- نرم افزارهای گوناگون هم چون نرم افزار بر فراز آسمان
وراه های بسیار دیگری امکان پذیر است.