(بخش هفتم)
نقد روش تدریس فعال(دانش آموز محور)
تاکنون رویکرد نوین شاگردمحور را به مثابۀ یک روش کارآمد، جذاب، عملی، مثمر ثمر و… معرفی کردیم.
با وجود همۀ جنبه های مثبتی که در این رویکرد وجود دارد، نقدهایی هم به آن وارد است؛
از جملۀ مهم ترین آن ها این است که این شیوه به نسبت رویکرد سنتی هزینه های چندین برابری دارد
وکلاس های پرجمعیت مدارس کشور به دلیل زمان محدود وجمعیت بالای کلاس قادر به پیاده سازی آن نیستند.
این نقدها حتی اگر قابل پذیرش باشند باز هم به دلیل نقاط قوت ونتایج پرباری که اسلوب در پی دارد،
نمی توانند توجیه مناسبی برای کنار گذاشتن این سبک نوین باشند.
نقد نظریه آموزش شاگرد محور
گرچه دیدگاه های نظریه دانش آموز محور برای بسیاری از آموزشگران، بسیار جذاب و انقلابی به شمار می رود
اما این دیدگاه نیز از خنجر نقد منتقدین، آسوده نمانده است.
بسیاری از نظریه پردازانی که معتقد به دیدگاه بنیادی نسبت به علم هستند و اصالت علم را باور دارند،
نمی توانند با این جنبه از نظریه دانش آموز محور که علم را برداشتی شخصی از واقعیت اطراف می داند، کنار بیایند.
این منتقدین معتقدند که علم، صرف نظر از افراد، وجودی مستقل و مجرد دارد
و اگرچه ممکن است برداشت هر فردی از آن متفاوت باشد
اما این به معنای زیر سوال بردن و شک کردن در موجودیت مستقل واقعیت و علم نیست.
از طرف دیگر، بخش مهمی از انتقادات بر نظریه شاگرد محور، مبتنی بر آموزش آزاد و برنامۀ درسی اختصاصی این نظریه است.
همان طور که اشاره کردیم؛
در این دیدگاه، هر فرد می تواند برنامه درسی مستقلی به فراخور نیاز و علاقه اش داشته باشد و نباید منعی از این بابت وجود داشته باشد،
این مسئله در عمل هزینه گزافی را بر نظام آموزشی تحمیل می کند چرا که نیاز به افرادی دارد که مرتب برنامه های درسی را بر طبق نیازها و علایق دانش آموزان تنظیم کنند
و برای هر مبحث امکانات آموزشی و تسهیل گران آموزشی استخدام کنند.
شاید بتوان گفت که این دیدگاه بیشتر برای محیط های آموزشی کم تعداد پاسخگو است تا محیط هایی با تعداد بالای شاگردان
زیرا نمی توان چنین برنامه هایی را در ابعاد وسیع برای تعداد زیادی از دانش آموزان فراهم کرد.
واضح است در مدارسی که بیش از ۴۰ نفر دانش آموز در یک کلاس هستند، حتی اگر معلم قائل به فردگرایی و علاقمند به شکوفایی فردی هر یک از دانش آموزان باشد،
قطعا نه فرصت و نه امکان رسیدگی خاص و منحصر به فرد به هر یک از دانش آموزان را ندارد.
از سوی دیگر، ایجاد محیط غنی آموزشی بر طبق نظریات مونته سوری، نیاز به دارا بودن انواع وسایل کمک آموزشی دارد که هزینه تحصیل را برای محصلین بسیار بالا می برد.
مدارس مونته سوری یکی از گران ترین مدارس در سراسر جهان هستند و تنها عده بسیار کمی از والدین از عهده تامین مخارج چنین مدارسی بر می آیند.
اما با وجود تمام نقدها، نمی توان نقش مثبت این نظریه را در تغییر دیدگاه نسبت به ماهیت دانش و ماهیت یادگیرنده و روند اکتساب دانش انکار کرد.
به یمن ظهور این نظریه، مدارس امروز در جهان بیش از پیش مجهز به
- آزمایشگاه ها
- وسایل کمک آموزشی
- وسایل سمعی و بصری
- محیط های آموزش فنی و حرفه ای
- ونیزتوجه خاص مربی به شکوفایی فردی دانش آموزان شده است.
صرف نظر از تمام انتقادها؛
رویکرد مثبت این نظریه نسبت به ماهیت انسان علاقه ذاتی او به یادگیری دیدگاه سنتی، “چوب معلم گل است” تنبیه کردن برای آموزش بچه ها را منسوخ کرده
و بالاخص آموزش پیش از دبستان و مقطع ابتدایی را به طور کلی متحول نموده است.
برگرفته از مروری بر تئوری آموزشی دانش آموز محور