• موضوع نشست: «ترویج فرهنگ مطالعه در علوم انسانی»
• سخنران: دکتر پانتهآ درّی، معاونت آموزش دورۀ متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران
• زمان: ۱۳ اردیبهشت ۹۸
موضوع نشست امروز ما «ترویج فرهنگ مطالعه در علوم انسانی» است.
آموزش وپرورش در میان نهادهای حکومتی سنگین ترین بار را به دوش میکشد. در بسیاری از نقاط مرزی تنها پرچم یک مدرسه برافراشته شده است که نشان از حضور حاکمیت دارد. ذینفعان آموزش وپرورش نیز گسترده وپرشمار میباشند؛ دانشآموزان، اولیاء، عوامل اجرایی وآموزشی مدرسه ذینفعان وزارت آموزش وپرورش هستند.
مدرسه از نظرگاه سند تحول بنیادین
سند تحول بنیادین هفت سال است که رونمایی شده وفلسفۀ تعلیم وتربیت نظام جمهوری اسلامی ایران را ترسیم کرده است. در سند تحول تعریفی از مدرسه ارائه شده که دانستن آن ضروری است: مدرسه باید کانون تربیتی محله وکانون کسب تجربههای جدید باشد.
چرخش از مدارس موجود وسنتی به مدرسهای که کانون تربیتی محله وکسب تجربههای جدید باشد نشان میدهد که مطالبۀ همۀ جامعه از مدرسه باید گذر از مدرسۀ مبتنی بر امتحان وحفظ کردن به سمت کانون کسب تجربههای جدید باشد. البته این تغییر، تغییر ساختاری وبطنی است که والدین دانشآموزان نیز باید همکاری نمایند وبینش خود نسبت به مدرسه را تغییر دهند.
بسیاری از دانشآموزان هنوز فکر میکنند که مدرسه ومعلمان تنها وظیفۀ رسیدگی به درس ومشق دانشآموزان را دارند وتربیت وتجربهآزمایی برعهدۀ خانوادههاست. پس مدرسه یک فضای تعاملی اجتماعی است که شما در هریک از این کلیدواژهها، ردی از علوم انسانی را ملاحظه میکنید. البته این تعریف با ذهنیتی که ما از مدرسه داریم وتجربۀ خودمان از دوران مدرسه متفاوت است ودر حال حاضر نیز مدارس ذیل این تعریف نمیگنجد ولی براساس سند تحول بنیادین باید مدل مدرسهداری تغییر کند که عمل دشوار وزمانبری خواهد بود وبه «ترویج علوم انسانی» برای پیشبرد آن نیاز است.
مدرسه یک فضای اجتماعی تعاملی است که باید برای دانشآموز موقعیت یادگیری ایجاد کند. در مدرسه قرار نیست چیزی را به دانشآموز بیاموزیم بلکه قرار است شرایطی را برای دانشآموزان فراهم کنیم که در سایۀ آن دانشآموزان به دنبال یادگیری بروند ومعلمان روند یادگیری را تسهیل کنند. به عبارتی مدارس ما باید از یاددهی به سمت یادگیری حرکت کنند. کسی نمیتواند دانش ومهارتی را یاد بدهد مگر آنکه کس دیگری ادعا کند که آن را یاد گرفته است.
در مدارس باید به دانشآموزان شایستگیهای پایه را آموزش دهیم. شایسستگیهای اولیه را خانواده به فرد میآموزد وتربیت اجتماعی را آموزش وپرورش یاد میدهد. در تربیت اجتماعی از طریق برنامۀ رسمی وبرنامههای غیررسمی یا مکمل مدرسه به دانشآموز یاد داده میشود که چگونه موقعیت خود ودیگران را در جامعه وجهان هستی بهبود ببخشد.
ما در راستای ترویج علوم انسانی وفرهنگ کتابخوانی دو رسالت ویژه داریم:
الف) رشتههای وابسته به علوم انسانی را به صورت عام برای آحاد ذینفع آموزش دهیم یعنی علوم انسانی بهعنوان چتری بالای سر سبک زندگی انسانها مؤثر باشد. بهعبارتی هر فردی فارغ از رشتۀ تحصیلی وشغل وحرفۀ خود باید قدری شعر، ادبیات، فلسفه، روانشناسی، جامعهشناسی و… بداند.
این مطالعه وآگاهی از علوم انسانی در نهایت باید به بهبود رابطۀ ما با دیگران وجامعه بیانجامد. مطالعۀ عمومی بهخودیخود نمیتواند اثرگذار باشد بلکه باید به تأثیر اجتماعی منتهی شود.
ب) ترویج علوم انسانی بهعنوان رشتهای که مدیریت آیندۀ کشور در گروی آن است باید به جذب ذینفعان باکیفیت بپردازد. در سند تحول بنیادین به ما تکلیف شده که به دنبال ارائۀ آموزشهای باکیفیت برای علوم انسانی وپذیرش دانشآموزان ودانشجویانی باشیم که دغدغۀ ارتقای علوم انسانی دارند. برای تحقق این امر راهکارهای نتیجهبخش وجود دارد، همچون راهاندازی مدارس فرهنگ که فقط در رشتۀ انسانی فراگیر میپذیرد وآزمون ورودی دارند ودانشآموز تنبل وکمتلاش وبیانگیزه ثبتنام نمیکنند. در این مدارس دانشآموزان به شکل بالنده ومتفاوتی در معرض یادگیری قرار میگیرند.
در سند تحول نیز آمده است که ما باید در مسیر تولید علوم انسانی بومی حرکت کنیم که برای دستیابی به این هدف، تربیت نیروهای فهمیده ومتفکر در رشتۀ علوم انسانی ضروری است. آنچه که به برخورداری متعالیتر در حوزۀ دانش انسانی کمک میکند جذب دانشآموز باانگیزه، تلاشگر وعلاقهمند است که این مهم از طریق مدارس فرهنگ میسر گشته است.
ترویج علوم انسانی در بین سایر رشتهها
الف) کتابهای درسی یکی از مهمترین ابزاری است که به آشنایی بیشتر دانشآموزان تجربی وریاضی با علوم انسانی کمک میکند. متأسفانه در گذشته حتی درس انشا ونویسندگی از مدارس حذف گردید وبه پاراگرافنویسی ضمیمۀ کتاب فارسی تقلیل پیدا کرد.
از لحاظ آموزش زبان، مرحلۀ نگارش عالیترین سطح یادگیری زبان است که فرد در این مرحله به خلق وتولید دست مییابد. خوشبختانه اخیراً درس نگارش به برنامۀ درسی دورۀ دوم متوسطه افزوده شده که مایۀ خرسندی است. نگارش بهعنوان یک درس عمومی برای همۀ رشتههای متوسطۀ دوم ارائه شده که میتواند منجر به ترویج علومانسانی در میان سایر رشتهها، اندیشهورزی ودستورزی دانشآموزان گردد.
متأسفانه رواج امتحانات تستی وکوتاه پاسخ در مدارس، مهارت نگارش ومفصلنویسی دانشآموزان را تضعیف میکند که با ورود درس نگارش به برنامۀ درسی این ضعف برطرف میگردد ودانشآموز فرصت ابرازوجود را در کلاس پیدا میکند. دانشآموزان باید از چهارم ابتدایی تا دورۀ دوم متوسطه در کلاس درس فرصت ابرازوجود پیدا کنند که همین امر فرصتی برای پرداختن به رشتههای علوم انسانی است.
ب) یکی دیگر از راههای عمقبخشی به علوم انسانی این است که ما موضوعی را مطرح کنیم ودیگران آن را تجزیه وتحلیل کنند.
ج) علاوهبر آنچه گفته شد میتوانیم بر روی نیروی انسانی سرمایهگذاری کنیم، چنانچه مربیان ما صرفنظر از رشتۀ تخصصی وحوزۀ تدریس خود از علوم انسانی بهعنوان یک زمینه وبستر جهت تلطیفسازی آموزش استفاده نمایند، به دانشآموزان خود نیاز به فرهنگ متعالی را گوشزد میکنند. اگر معلمان فراتر از حوزۀ تخصصی خود به مطالعه بپردازند ودرجریان انتشارات روز قرار بگیرند وبه سمت بینرشتهای شدن پیش بروند در ترویج علومانسانی بسیار مؤثر خواهد بود.