مصاحبه با دکتر زهره معماری
«مرکز ترویج علومانسانی» در راستای ارتقای علومانسانی در ایران و آشنا ساختن هر چه بیشتر دانشآموزان با رشتههای گوناگون علومانسانی و زاوایای مختلف آن، این بار به سراغ، سرکار خانم زهره معماری، استاد فلسفۀ غربِ دانشگاه خاتم و پژوهشگاه علومانسانی رفته و دیدگاه ایشان در رابطه با علومانسانی را جویا شدهایم که در ادامه میخوانیم؛
• لطفا رشته تحصیلی دبیرستان و دانشگاه خود را معرفی بفرمایید
رشته دبیرستانی من علوم تجربی بوده و در مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران «فلسفه» و در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در همان دانشگاه «فلسفۀ غرب» خواندم.
• رزومۀ شما نشان میدهد که در برههای از زمان تغییر رشته داشتهاید. علت تغییر رشتۀ خود را توضیح دهید؛ آیا علاقۀ صرف دلیل این تغییر بوده است؟
علاقۀ اصلی من به رشتۀ تجربی و در دانشگاه به رشتههای پزشکی بود اما با تعطیلی دانشگاه در دوران انقلاب فرهنگی، علاقهمند به مطالعات در شاخههای علوم انسانی شدم. در همین دوره مطالعات فلسفه برایم جدی شد، زیرا دریافتم برای آگاهی از دوران خود و یافتن پاسخ پرسشهای بنیادین در زمینۀ شناخت انسان و مسائل مرتبط با آن، باید به مطالعات فلسفی بپردازم.
• برای مخاطبان ما جذاب خواهد بود اگر بفرمایید در حال حاضر در حوزه علوم انسانی چه فعالیتهایی انجام میدهید؟
در حال حاضر به پژوهش، ترجمه و تدریس اشتغال دارم و پژوهش و ترجمههای من عمدتا در حوزه فلسفۀ فرهنگ است. برخی از مهمترین مقالات من به قرار زیر است:
«بررسی تحلیلی مسأله شهود عقلی در کانت و فیشته»، «شیء فی نفسه از دیدگاه فیشته»، «رفلکشن و سیر تطور مفهومی آن در تفکر فیشته»
• شما تا به امروز چه تجربیات مفید و اثربخشی در حوزه علومانسانی کسب کردهاید که همچنان در این حوزه فعال هستید؟
هر روز که میگذرد بیش از پیش پی میبرم آنچه خواستههای اصیل انسان را تحقق میبخشد علوم انسانی، به ویژه فلسفه است. آرامش و رشد انسانها چه امروز، چه در آینده مرهون رشد فکری آنهاست که مسلما ربطی به حوزۀ علوم پایه، مهندسی و پزشکی ندارد زیرا در غرب نیز پیشرفتهای تکنولوژیکی، خود با تغییر بنیادین در اندیشه محقق شد.
• شما باتوجه به باورهای کنونی در رابطه با علومانسانی خطاب به دانشآموزان چه توصیهای دارید؟
به نظر من هر انسانی باید علائق خود را بشناسد و دنبال کند. دانش آموزان عزیز در درجه اول باید تواناییها و علائق خود را شناسایی کنند و در همان زمینه فعالیت کنند اما در کنار پرداختن به علائقشان مطالعات فلسفی داشته باشند . مسلما تمامی افراد جامعه نمیتوانند و نباید به طور تخصصی و در دانشگاه مدارج عالی فلسفه را بگذرانند اما لازم است مطالعات را به طور سیستماتیک دنبال کنند. امروزه مراکز معتبری حتی خارج از دانشگاه وجود دارد که به معرفی مکاتب فلسفی و بحثهای فلسفی اشتغال دارند و هر کس با هر شغل و حرفه ای میتواند به آنان بپیوندد و اندیشۀ خود را رشد و پرورش دهد.
• باور عمومی بر این است که «در علوم انسانی خبری از پول نیست»، شما فرصت شغلی در حوزه علوم انسانی را چطور ارزیابی میکنید؟
بله من با باور عمومی موافق هستم البته در شرایط کنونی برای هیچ تخصصی شغل مرتبط و مناسب نیست، مگر از کانالهای خاص. دانشجویان بسیار زیادی از رشتههای مختلف را میشناسم که شغلی کاملا متفاوت و نامرتبط با تحصیلات دانشگاهی دارند و متاسفانه بسیاری نیز هیچ شغلی ندارند.
• به عقیده شما آیا فرصت کارآفرینی در حوزه علوم انسانی در مقایسه با دیگر علوم مهیا است؟
ما در دورانی زندگی میکنیم که حرف اول را خلاقیت و تفکر میزند. افرادی که قدرت خلاقیت داشته باشند، با هر تخصصی میتوانند کارآفرینی کنند.
• از آنجایی که «زیربنای توسعه هر کشور» وابسته به علوم انسانی است، شما چه پیشنهادی برای سوق دادن دانشآموزان برتر و نخبه به سمت رشتههای گوناگون علوم انسانی دارید؟
سوق دادن دانش آموزان برتر به رشتههای علوم انسانی نیاز به زیرساختهایی دارد که متأسفانه در جامعه فراهم نیست. مسلما با فراهم شدن زیرساختها گرایش افراد خودبخود به این سمت میل میکند.
• اگر به عقب بازگردید همچنان حوزۀ علوم انسانی را برای تحصیل انتخاب میکنید؟
مسلما تلاش میکردم در چند حوزه رشد کنم که حتما علوم انسانی در رأس آن قرار داشت.
• در صورتیکه صاحب فرزند یا نوه هستید به فرزند یا نوههای خودتان چگونه علوم انسانی را معرفی میکنید و آیا آنها را به سمت رشتههای گوناگون علوم انسانی جهت میدهید؟
همانطور که در پاسخ به پرسش پنجم عرض کردم، آنها را به مطالعۀ پیوسته و همیشگی در این حوزه ترغیب میکنم، حتی اگر در کنار رشتۀ تحصیلیشان باشد یا به شغلی دیگر اشتغال داشته باشند.