کتاب ملت عشق نوشته الیف شاکاف است. الیف شافاک در سال ۱۹۷۱ در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد. دوران کودکی و جوانیاش در آنکارا، مادرید، عمان، کلن، استانبول، بوستون، میشیگان و آریزونا گذشت. فارغالتحصیل رشته روابط بینالملل از دانشگاه فنی خاورمیانه (آنکارا) است. دوره کارشناسی ارشد را نیز در همان دانشگاه در رشته مطالعات زنان و دوره دکتری را در رشته علوم سیاسی به پایان رساند.
کتاب ملت عشق در ترکیه توفیق پرفروشترین کتاب تاریخ ترکیه را داشته است.
این کتاب در ایران نیز با استقبال خوبی مواجه شده و تا به امروز ۵۰ بار تجدید چاپ شده ولی در عین حال واکنشهای مختلفی را به دنبال داشته است؛ برخی آن را از بهترین و دلنشینترین کتابهایی که تابه حال خواندهاند، دانستند و برخی دیگر ملت عشق را ادبیاتی تقلیدی و عامه پسند دانستند.
در رمان ملت عشق زاویه دید مدام تغییر میکند و حدود ۱۸ نفر اتفاقات داستان را روایت میکنند. همین زاویه دیدهای مختلف، داستان را جذاب و متفاوت نموده است. همچنین در این کتاب دو داستان از دو قرن و دو جغرافیای مختلف به شکلِ همزمان پیش میرود و از داستان اللا در سال ۲۰۰۸ آمریکا به داستان شمس ومولانا در قرن هفتم و دوباره از داستان شمس و مولانا به اللا میرود.
البته در بخشهایی که از شمس ومولانا سخنی آورده میشود مطابق با واقعیت و روایاتی که از زندگی شمس نقل شده، نیست و زاییده تخیلات نویسنده است.
در سطرهای آغازین کتاب آمده است:
«سنگی را اگر به رودخانهای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی میشکافد و کمی موج بر میدارد. صدای نامحسوس «تاپ» میآید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم میشود.
اما اگر همان سنگ را به برکهای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیقتر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آبهای راکد را به تلاطم در میآورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقهای پدیدار میشود؛ حلقه جوانه میدهد، جوانه شکوفه میدهد، باز میشود و باز میشود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چهها که نمیکند. در تمام سطح آب پخش میشود و در لحظهای میبینی که همه جا را فرا گرفته. دایرهها دایرهها را میزایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود.
رودخانه به بینظمی و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانهای برای خروشیدن میگردد، سریع زندگی میکند، زود به خروش میآید. سنگی را که انداختهای به درونش میکشد؛ از آنِ خودش میکند، هضمش میکند و بعد هم به آسانی فراموشش میکند. هر چه باشد بینظمی جزء طبیعتش است؛ حالا یک سنگ بیشتر یا یکی کمتر. (کتاب ملت عشق – صفحه ۷)»
بیشتر جذابیت کتاب مربوط به بخش علاقۀ شمس و مولانا به یکدیگر است و شاید اگر داستان اللا به تنهایی در قالب یک داستان به چاپ میرسید، جذابیت فعلی را پیدا نمیکرد.
این کتاب گزینه مناسبی برای هدیه دادن است به ویژه برای کسانیکه تا پیش از این اشتیاقی به مطالعه کتاب نداشتهاند.
نکته نهایی در مورد کتاب ملت عشق ذکر چهل قاعده است که تحت عنوان چهل قاعده عشق یا چهل قاعده شمس آورده شده و به جذابیت کتاب و شهرت آن افزوده است.