(بخش دوم)
مدیریت صحیح کلاس در رویکرد رهبری معلم
توانایی مدیریت کلاس درس مقدمه و پیش نیاز آموزش است.
با کسب دانش و شناخت مهارت های مدیریت کلاس درس و اجرای درست آن ها معلم می تواند تأثیر و کارآیی تدریس خود را افزایش دهد مشکلات رفتاری را کم کند و خود باوری و خود رهبری را در دانش آموزان به وجود آورد.
در اصل مدیریت یعنی؛
- سازمان دهی اطلاعات، دانش ها، اصول، نظریه ها، روش ها، راهبردها
- هماهنگی دستورات و فعالیتها
- کنترل هدایت گرانه ی اقدامات در مسیر نیل به هدف های آرمانی و عملیاتی.
مدیریت در کلاس درس خیلی مهم است.
(اسکریونز می گوید: مدیریت کلاس درس به مفهوم ایجاد شرایط لازم برای تحقق یادگیری است)
بر این اساس می توان نتیجه گرفت که مهارت های مدیریت در کلاس درس سنگ بنای کل موفقیت در تدریس است.
اصطلاح مدیریت کلاس با اصطلاح نظم و انضباط معادل نبوده و مدیریت کلاس را میتوان مجموعهای از برنامهریزیها و اقداماتی دانست که معلم برای اطمینان یافتن از اثربخشی و کارایی یادگیری در کلاس انجام میدهد.
معلمانی که در امر مدیریت کلاس موفق هستند نظم و انضباط را در جایگاه مناسب آن در کلصحنۀ آموزش قرار میدهند.
با اجرای طرحها و برنامههای مدیریت کلاس معلم نهتنها امیدوار است که میزان یادگیری دانشآموزان فزونی یابد، بلکه همچنین به آنان کمک میکند که متوجه رفتار خود باشند و آن را اصلاح نمایند (صیامی، ۱۳۸۰.)
با توجه بهاینکه آموزش و یادگیری بیشتر از طریق تعامل بین معلم و فراگیر در کلاس درس اتفاق میافتد،
شایسته است عوامل مؤثر بر آن از طریق روشهای علمی مورد بررسی قرار گیرد.
در مدیریت اثربخش کلاس عوامل مختلفی از جمله؛
- وضعیت تربیتی
- عوامل گوناگون فرهنگی
- پایگاه اجتماعی و اقتصادی دانشآموزان
- تجارب قبلی معلم
- مهارتهای دانشآموزان کلاس
- هدفهای یادگیری مورد توافق معلمو دانشآموز
دخالت دارند.
نمیتوان جهت مدیریت کلاس بهطور صریح و روشن فرمولهایی ارائه داد و بهکارگرفت و سریع بهنتیجه رسید،
بلکه باید متناسب با فضا و جو کلاس و محتوایآموزشی و منابع و وسایل آموزشی و شرایط اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و…دانشآموزان کلاس از راهکارهای مختلفی جهت مدیریت کلاس استفاده کرد و بهاینموضوع مهم توجه نمود که سعی شود از بروز مشکلات در کلاس تا حد امکان پیشگیری گردد و مدیریت کلاس را معادل مفاهیم انضباط یا تدریس صرف ندانست.
ایجاد نظم و هماهنگی، شرط لازم تدریس موفق است.
ادارۀ کلاسی کارآمد ومؤثر یگانه راهی است که بهآموزش و یادگیری کارساز و مؤثر ختم میشود.
ایجاد نظم و هماهنگی شرط لازم یک آموزش سودمند است، ولی کافی نیست.
از مدیریت تعریف های زیادی شده است كه بر اساس اهمیت كاربرد آن ها در رفتار كلاسی به برخی اشاره می شود.
پرداختچی (۱۳۷۲) مدیریت را کار کردن با افراد و به وسیله افراد و گروهها برای تحقق اهداف سازمانی بیان میکند.
چنانچه بخواهیم این تعریف را به مدیریت کلاس مربوط سازیم، در این تعریف اهمیت مشارکت معلم بهعنوان رهبر و راهنمایدانشآموزان بیشتر ملحوظ است. او همچنین مدیریت را مجموعهی فرایندهاییمیداند که از طریق آنها منابع انسانی و مادی مناسب و مورد نیاز فراهم میگردد و ازطریق نفوذ بهرفتار و افراد در جهت تحقق اهداف سازمان اثربخش میگردد. در اینتعریف استفاده بهینه از ابزار و وسایل کمک آموزشی در جهت رشد یادگیری که هدفاصلی مدرسه و کلاس درس است تحقق مییابد.
صفوی (۱۳۷۲) مدیریت کلاس درس را رهبری کردن امور کلاس درس از طریق: تنظیم برنامهی درسی، سازماندهی مراحل کار و منابع، سازماندهی محیط بهمنظوربالا بردن کارایی، نظارت بر پیشرفت دانشآموزان و پیشبینی مسایل بالقوه میداند.
رئوفی (۱۳۷۷) مدیریت کلاس درس را اینگونه تعریف میکند: مدیریت کلاسعبارت است از هنر بهکاربردن دانش تخصصی و بهرهگیری از مهارتهای کلاس داری در هدایت دانشآموزان به سوی اهداف مطلوب مورد نیاز دانشآموزان و جامعه.
یكی از تعاریف قابل قبول مدیریت در امر رفتار كلاسی این تعریف است:
مدیریت یعنی هنر انجام دادن كارها به وسیله ی دیگران (فالت) در این تعریف، رفتار آمرانه ی معلم و همچنین خود محوری وی مورد انتقاد قرار می گیرد.
با توجه به این تعریف، معلم بایستی یك راهنمای خوب باشد، ولی كارها توسط خود دانش آموز انجام شود. و آنها در امر یادگیری فعال باشند.
بدیهی است كه هر چه مشاركت دانش آموزان در فعالیت های كلاسی و در امر یادگیری بیشتر باشد،
رشد مهارت های گوناگون در آنان بیشتر می شود،و متكی به خود می گردند و اعتماد بنفس در آنان رشد می كند.
باید در نظر داشت كه؛
این تعریف در كلاس هایی كه فراگیران دوران كودكی را طی می كنند،دارای كاربرد زیادی نیست.
در مقطع ابتدایی،پیش از آنكه معلم به كودكان آموزش دهد،بایستی عمدتآ خود، برنامه ریز بوده و اهداف آموزشی را دنبال كند،
زیرا با توجه به ویژگی های خاص كودكان اولآ متكی به دیگران بوده و ثانیآ كم تجربه می باشند.این وظیفه به معلم برمی گردد.
در حالی كه آموزش بزرگسالان به دلیل اینكه آنان در امر برنامه ریزی های درسی و كلاسی، از اهمیت زیادی برخوردار می گردد.
با توجه به موارد فوق در آموزش دوره های بالاتر، لازم است فراگیران، خود در امر یادگیری مشاركت داشته باشند.
در تعریف دیگر؛
مدیریت كار كردن با افراد به وسیله اعضای گروه ها برای تحقق اهداف سازمانی بیان شده است (پرداختچی ۱۳۷۲)
در این تعریف، اهمیت مشاركت معلم به عنوان رهبر و راهنمای دانش آموزان، بیشتر ملحوظ است.
بدین معنی كه پس از اینكه اهداف مشخص شد معلم و دانش آموزان بایستی با برنامه ریزی صحیح راه رسیدن به آن را دنبال كنند.
در این مطلب تعاریف گوناگونی از مدیریت صحیح کلاس ارائه گردیده است که در ضمن آن ها ویژگی های مدیریت صحیح کلاس بیان می شود.
- توجه به مدیریت کلاس درس
- نحوه اداره کلاس ها
- به کارگیری بهترین ومطلوب ترین سبک مدیریتی
امری حیاتی وضروری است.( آندرسون. ۱۳۸۰)
اداره و رهبری کلاس درس همیشه یکی از عمده ترین مسائل معلمان بوده است.
اداره وکنترل مناسب کلاس درس در واقع پیش نیاز ایجاد یک محیط یادگیری اثربخش و دست یابی به اهداف آموزشی است.
تحقیقات نشان می دهد؛
پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کلاس هایی که به خوبی مدیریت می شوند بیشتر است.
در این کلاس ها دانش آموزان بیشتر فعالیت می کنند وفرایند یادگیری در سطح بالایی سازمان یافته است.(علاقه بند، ۱۳۷۹)
مدیریت کلاس اولین سطح مدیریت آموزشی است و پایهی سطوح بالاتر مدیریت یعنی مدیریت مدرسه، مدیریت ناحیه و مدیریت کل نظام آموزش و پرورش محسوب میشود
و در شکل دادن به ساختار آموزش و فرایند تدریس و ساخت شخصیت و روند ذهنی، عاطفی، آموزشی و تربیتی دانشآموزان نقش اساسی دارد (صباغیان،۱۳۸۰) .
در اداره کلاس درس طراحی وسازماندهی،موضوعی اساسی وضروری است ومستلزم درگیر شدن فکر معلم برای چگونگی سازماندهی بهتر است.
سازماندهی به نظم وترتیب درسی واجتماعی دانش آموزان در کلاس درس مربوط می شود.
این فعالیت مستلزم صرف وقت وتوجه به روش هایی است که می تواند از مشکلات رفتاری دانش آموزان جلوگیری و رفتارهای اجتماعی ومناسب دانش آموزان را بهبود بخشد.
بنابراین سازماندهی نکردن کلاس درس بی توجهی به جریان تدریس ویادگیری را موجب می شود(آندرسون،۱۳۸۰).
جونز با تعیین پنج ویژگی عمده بر ماهیت جامع مدیریت کلاس تاکید می کند؛
۱- درک پژوهش و نظریه های رایج در مدیریت کلاس و نیازهای روان شناختی و یادگیری دانش آموزان
۲- ایجاد و روابط مثبت دانش آموزان – معلم و همکاران
۳- استفاده از روش های مدیریت گروهی و سازمانی که رفتار ضمن کار را به حداکثر برسانند .
۴- استفاده از روش های آموزش که یادگیری مطلوب را با پاسخ به نیاز های تحصیلی تک تک دانش آموزان و گروه کلاس تسهیل کند .
۵- توانایی استفاده ی گسترده از روش های رفتاری و مشاوره ای برای کمک به دانش آموزان که مشکلات رفتاری جدی از خود بروز می دهند .
مدیریت کلاس با روشهایی مربوط است که معلمان به مدد آن ها رفتار اجتماعی مثبت و مناسب دانشآموزان را بهبود میبخشند
و رفتارهای مخرب آنها را مورد بررسی قرار میدهند (امینی، ۱۳۷۷. ص ۳۷).
مدیریت کلاس درس مانند دیگر مدیریت ها تاکنون با دو رویکرد و پارادایم متفاوت تعریف شده است؛
- نظریات کلاسیک مدیریت
- نظریات رفتاری
- شرطی سازی ها
- نتیجه مداری
- اقتدار سازمانی
- کنترل مقتدرانه
- ارزش های پایانی
تأکید می شود.
و در مقابل، در پارادایم پست نیوتونی[۷] بر نظریات مدیریت کیفیت جامع؛
- سازمان یاد دهنده
- سازمان یادگیرنده
- یادگیری سازمانی
- کنترل کیفی
- رهبری پویا
- دانش آموز مداری
- مهارت های حل مسأله
- مهارت های اجتماعی
- الگوهای فعال تدریس
- ایجاد نگرش های مطلوب
- ارزشیابی مستمر
تأکید می شود.
در رویکردهای نیوتونی، تعاریف ارائه شده از مدیریت کلاس درس برگرفته از نظریات کلاسیک مدیریت است.
دانیل[۸](۱۹۸۰) معتقد است مدیریت کلاس، تهیه تدارکات و اتخاذ شیوه های لازم برای ایجاد و حفظ محیطی اثربخش است.
راگ[۹] (۱۹۹۹) نیز مدیریت کلاس درس را برنامه ریزی برای هر چه بیشتر درگیر نمودن دانش آموزان در فرآیند یاددهی- یادگیری می دانند.
ویلیامز و استرنبرگ[۱۰] (۲۰۰۰) نیز مدیریت کلاس درس را مجموعهای از تکنیک ها و مهارت هایی میدانند
که به معلمان امکان میدهد دانش آموزان را به طور اثربخش کنترل نمایند تا محیطی مثبت برای یادگیری فراهم شود.
به نظر صفوی (۱۳۸۱) مدیریت کلاس درس هدایت دانش آموزان از طریق به کارگیری کارکردهای مدیریت یعنی
برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، نظارت و کنترل و ارزشیابی جهت تحقق اهداف آموزشی است.
در رویکردهای پست نیوتونی مدیریت کلاس درس عبارت است از حفظ و ارتقای مستمر استانداردهای آموزشی و تربیتی در یک جو انسانی
به منظور رضایت هر چه بیشتر ارباب رجوع یعنی دانش آموزان، اولیا و مدیران ارشد است. برنامه کیفی ملی مالکولم بالدریج[۱۱] ۲۰۰۳).
توجه به همة تعاریف نشان می دهد که؛
مدیریت کلاس درس مستلزم انجام فعالیت ها و کارکردهای معین و مشخصی است،
ولی بخشی از تعاریف به تعداد محدودی از کارکردها و برخی دیگر کل کارکردها را در نظر گرفته اند.
آن مجموعه از تعاریفی که مدیریت کلاس درس را مقدمة تدریس تلقی نموده اند تعاریف خود را محدود به طراحی و سازماندهی و کنترل نمودهاند،
ولی تعاریفی که کلاس را در کل، یک سیستم اجتماعی در نظر گرفته اند، به کل کارکردها اشاره نموده اند.
نکتة دیگر تعاریف این است که همگی آنها معتقدند انجام کارکردهای مدیریت کلاس درس منجر به جو یادگیری جذاب و اثربخش میگردد.
معلمان در راستای انجام وظایف مدیریتی خود در نقش تسهیل کننده، مشاور یا دستوردهنده ظاهر می شوند.
بنابراین سیستم های اجتماعی در کلاس درس دارای ساختار خاصی می گردند که هر کدام نتایج پرورشی خاصی را به دنبال خواهند داشت.
- مدیریت کلاس درس
- کار کردن با دانش آموزان
- ایجاد نظم و آرامش
- جلب توجه دانش آموزان
تأمین یک جو آموزشی مناسب است که در آن دانش آموزان به سمت اهداف آموزشی وتربیتی هدایت و رهبری می شوند.
مدیریت کلاس درس تهیه تدارکات واتخاذ شیوه های لازم برای ایجاد وحفظ محیطی اثربخش برای آموزش ویادگیری است که بستگی به چگونگی ارزشیابی از دانش آموزان دارد.
مدیریت کلاس دارای کارکردها مؤلفه هایی چون؛
- سازمان دهی
- تولید فکر
- کار گروهی ومشارکت هنجارسازی
- نظارت وپیشرفت
- پیش بینی رویدادهای آموزشی
- تبدیل نقاط ضعف به نقاط قوت
- ایجاد نظم وآرامش
- تسهیل گری
- توجه به فراگیران است.
این مؤلفه ها را می توان طبقه بندی ودر چارچوب کمی کارکردهای مدیریت آموزشی یعنی طراحی وسازمان دهی و رهبری، نظارت وکنترل وارزشیابی وایجاد جو یادگیری مورد بررسی قرار داد. (سلطانی، ۱۳۸۲)
منابع:
رجایی پور، سعید و دیگران،(بهار وتابستان ۱۳۸۷)، بررسی رابطۀ بین مؤلفۀ مدیریت کلاس درس وجو یادگیری در مدارس راهنمایی شهر اصفهان
برگرفته از پایان نامۀ بررسی چگونگی شیوه های مدیریت و رهبری اثربخش معلم در کلاس درس پایه متوسطه شهر تودشک
برگرفته از بلدیاب
برگرفته از پرتال آموزش جامع تدریس
برگرفته از حوزۀ تعلیم وتربیت
برگرفته از مسائل تربیتی در آموزش وپرورش
برگرفته از معلم، مدیریت کلاس، موانع وراهبردها