مصاحبه با محمدرضا پوردستمالچی مشاور تحصیلی علوم انسانی
۱-آقای پوردستمالچی نخست بفرمایید که آیا به دانشآموزان علوم انسانی هم مشاوره ارائه میکنید؟
بله در طول سال عدۀ زیادی از مراجعهکنندگان من دانشآموزان علوم انسانی هستند.
۲-آیا دانشآموزان علوم انسانی به اندازۀ دانشآموزان تجربی و ریاضی احساس نیاز میکنند که به مشاور تحصیلی مراجعه نمایند؟
دانشآموزان انسانی به دو گروه عمده تقسیم میشوند:
-
دانشآموزان علاقهمند و مستعد و آگاه
-
دانشآموزان بیعلاقه و کمتلاش
دستۀ اول به دلیل علاقه و اشتیاقی که به علوم انسانی دارند و برای آیندۀ تحصیلی و شغلی خود دورنمای مشخصی دارند، به مشاور تحصیلی مراجعه میکنند.
دسته دوم مراجعۀ کمتری به مشاور تحصیلی دارند. این عده همان کسانی هستند که به دلیل معدل پایین به رشتۀ علوم انسانی آمدهاند و به نوعی مجبور شدهاند که این رشته را انتخاب کنند. این اتفاق تأسفبرانگیزی است؛ چراکه رشتههای حقوق، روانشناسی، علومقضایی، علوم ارتباطات و… از اهمیت و حساسیت بسیاری برخوردارند و سرنوشت یک جامعه را رقم میزنند. درست نیست که دانشآموزان بیعلاقه به این رشته راه یابند.
این گروه انگیزۀ تحصیلی کافی ندارند و برای برونرفت از شرایط نامطلوب خود به مشاور تحصیلی نیاز دارند. از سوی دیگر دانشآموزان علوم انسانی از مصاحبت با دیگران لذت میبرند و عموماً علاقهمند به برقراری ارتباط هستند؛ در نتیجه این افراد به لحاظ بعد روانشناختی، نیاز بیشتری به مشاورۀ تحصیلی دارند.
در کنکور انسانی سال ۹۷ تعداد شرکت کنندگان ۱۸۷۰۰۰ نفر بوده درحالیکه ظرفیت کل دانشگاهها برای پذیرش دانشجو در رشتۀ علوم انسانی ۱۰۸۰۰۰ نفر و ظرفیت دوره روزانه ۳۰۰۰۰ نفر بوده است.
همین آمار نشان میدهد که میان تعداد داوطلبان کنکور علوم انسانی و ظرفیت دانشگاهها برای این رشته، تناسب منطقی وجود دارد و ورود دانشآموزان انسانی به دانشگاه به سختی قبولی دانشآموزان تجربی در دانشگاه نیست. همین قضیه سبب شده که دانشآموزان انسانی به غلط تصور کنند که به مشاور تحصیلی نیاز ندارند و بدون مشاور نیز میتوانند در دانشگاه قبول شوند.
۳-جناب پوردستمالچی دغدغۀ بیشتر دانشآموزان علوم انسانی در زمینه مشاورۀ تحصیلی چیست؟
تعداد درسهای دانشآموزان علوم انسانی از گروههای درسی دیگر بیشتر است. از آنجاکه برنامهریزی درسی مهمترین عامل موفقیت تحصیلی است، احتمال موفقیت کسانیکه برای درسهای خود برنامهریزی درست و دقیقی دارند، بیشتر است.
حال هرچه تعداد و تنوع درسها بیشتر باشد، برنامهریزی سختتر میشود. دقت کنید که ریاضیها در کنکور ۳ درس و تجربیها ۵ درس برای پاسخدهی دارند ولی انسانیها ۸ عنوان درس دارند که برخی از این درسها نیز تلفیق دو درس میباشند. پس تعداد و تنوع درسهای کنکور انسانی بیشتر از تجربی و ریاضی است که همین امر، کار برنامهریزی را سخت و دشوار میکند. نه تنها در رشته علوم انسانی تنوع درسها زیاد است بلکه شیوۀ مطالعۀ هرکدام از این درسها متفاوت با دیگری است.
علاوهبر این متأسفانه کتابهای کمک آموزشی برای رشتۀ انسانی محدود است و برخلاف رشتۀ ریاضی و تجربی که در بحث کتابهای کمک آموزشی از تنوع فراوانی برخوردار است، کتابهای کمک آموزشی انسانی اندکاند.
همچنین موضوعات و محتوای کتابهای علوم انسانی به نحوی است که ذهن دانشآموز را به چالش میکشد و در حین درس خواندن او را درگیر مینماید در حالیکه محتوای کتب علوم تجربی و ریاضی، این درگیری را برای دانشآموز ایجاد نمیکند. به لحاظ امکانات نیز دانشآموزان تجربی و ریاضی از تسهیلات بیشتری برخوردار هستند.
یکی از بزرگترین دغدغههای دانشآموزان انسانی مسألۀ اشتغال و آیندۀ شغلی است، دانشآموزان انسانی بیش از رشتههای دیگر نگران شغل خود در آینده هستند. این درحالی است که رشتههای انسانی به مدیریت کشور مربوط بوده و نیازمند توجه بیشتری است.
۴-حال که موضوع آینده شغلی پیش کشیده شد مایلم از شما جناب پوردستمالچی در مورد دانشگاه فرهنگیان بپرسم. به نظر شما چرا آمار دانشآموزانی که برای ادامه تحصیل دانشگاه فرهنگیان را انتخاب میکنند، افزایش چشمگیری یافته است؟
دانشگاه فرهنگیان ضمانت شغلی دارد و خیال خیلی از دانشآموزان را راحت میکند. از طرف دیگر شغل معلمی به تیپ شخصیتی دانشآموزان انسانی نزدیکتر است. آنها عموماً به مشاغلی که جنبۀ ارتباطی آن پررنگتراست، علاقۀ بیشتری دارند . همچنین این دانشآموزان به لحاظ شناختی، کلنگر میباشند و این ویژگی نیز به حرفۀ معلمی نزدیک است. پس علاوه بر آیندۀ شغلی و تسهیلات مالی، دانشگاه فرهنگیان با روحیه و تیپ شخصیتی دانشآموزان انسانی هماهنگ است.
۵-به عقیدۀ شما مشکل بیشتر دانشآموزان علوم انسانی در کدام یک از درسها است؟
طبق بررسیهایی که از کنکور انسانی ۹۷ به عمل آمده در بخش عمومی درسهای ادبیات، دین وزندگی و زبان انگلیسی برای دانشآموزان دشوار بوده و در دروس اختصاصی اقتصاد و ادبیات چالش دانشآموزان بوده است.
لازم به ذکر است که شهود کلی با این آمار و اطلاعات تفاوت دارد. به صورت عمومی انسانیها در ریاضی و عربی ضعف دارند ولی آمار و ارقام به درسهای دیگری اشاره دارد.
همین تفاوتها نشان میدهد که نباید علوم انسانیها به این آمار و ارقام تکیه کنند یا اینکه تصور کنند که چون بیشتر دانشآموزان انسانی در این دروس مشکل دارند پس برای من هم سخت و دشوار خواهد بود و بهتر است آنها را به طور کلی کنار بگذارم. این طرز تفکر اشتباه است و دانشآموز را از مسیر موفقیت دور میکند.
۶-به نظرشما آقای پوردستمالچی چگونه میتوان دانشآموزان نهمی علاقهمند و مستعد را به رشتۀ علوم انسانی جذب کرد؟
تحقق این امر نیازمند یک اقدام ملی و کشوری است. مسئولان محترم بابت این موضوع باید برنامهریزی کنند. باورهای غلطی درخصوص علوم انسانی بین خانوادهها و عامۀ مردم رایج است. خانوادهها تصور میکنند فرزندشان تنها درصورتیکه دکتر و مهندس شود به موفقیت رسیده است. این باورهای غلط نیاز به فرهنگسازی دارد.
ما در جامعۀ خود شاهد افراد بیشماری هستیم که دانشآموختۀ علوم انسانی هستند و از جایگاه اقتصادی و اجتماعی مناسبی برخوردارند و در مقابل کسانی را میشناسیم که در یکی از رشتههای تجربی درس خوانده و در حال حاضر یا بیکار هستند یا کار مناسب و درخوری ندارند؛ پس لازم است که باور کنیم هرکسی را بهر کاری ساختند. البته ایجاد زمینۀ شغلی مناسب بسیار کمککننده است، شرایط و زیرساختهای اجتماعی باید بهگونهای باشد که هرکس میخواهد علوم انسانی بخواند از بابت شغل و کار خود نگران نباشد.
۷-در پایان آقای پوردستمالچی هر نکتهای را که لازم میبینید اضافه نمایید:
در پایان یادآوری میکنم که هر کشوری به دست دانشآموختگان علوم انسانیاش اداره میشود. در کشورهای پیشرفته اقبال عمومی به سمت علوم انسانی است؛ آنها دریافتهاند که هرچه افراد توانمندتری به رشتۀ علوم انسانی وارد شوند، توسعه کشور سریعتر محقق میشود.
من افرادی را میشناسم که در ابتدا علوم تجربی یا ریاضی خواندهاند ولی بعداز مدتی به علاقه یا دغدغۀ اصلی خود یعنی علوم انسانی پیوستهاند یا آنکه پس از سالها تحصیل در رشته ریاضی یا تجربی، در حوزۀ علوم انسانی مشغول به کار شدهاند. اینها همه نشان از اهمیتِ رشتۀ علوم انسانی دارد.