پنج تله خودمحوری در مدیریت و رهبری وجود دارد که باعث لغزش مدیران و رهبران میشود و سرعت عملکرد آنها را کاهش میدهد و حتی گاهی باعث میشود که آنها کل اهداف و دستور کارشان را تغییر بدهند.
این تلهها چنیناند:
- تله توهم : خودمحوری، واقعبینی را از بین میبرد و درک سطحی و ناقص از واقعیت، به تصمیمگیریهای ضعیف و ناکارآمد منجر میشود.
- تله خودستایی:خودمحوری تدابیر و تاكتیكهای مؤثر را از بین میبرد. وقتی رهبران بیش از حد به خودشان مطمئناند و اعتمادبهنفس كاذب دارند، به گزافهگویی روی میآورند.
مدیران و رهبران واقعگرا یا پراگماتیک نه از احساسات دیگران سوءاستفاده میكنند و نه ثبات خود را از دست میدهند.
- تله برنده شدن:خودمحوری چهره اهداف واقعی را تخریب میکند.
مدیران و رهبرانی که میخواهند همیشه پیروز میدان باشند، به جای طراحی سناریوهای «برد ـ برد»، موفقیتها و پیروزیهای کوتاهمدت را جستوجو میکنند و در نهایت، بازی را میبازند.
- تله رنجش: خودمحوری چرخه درگیریهای بیپایان را پایهگذاری میکند.
مدیران و رهبرانی که بر مبنای خودمحوری پیش میروند، افرادشان را گمراه میکنند.
- تله خودشیفتگی: خودمحوری شدت خودنمایی را افزایش میدهد.
مدیران و رهبران خودمحور، به دروغ خودشان را به دیگران علاقهمند نشان میدهند و با ریاکاری به آنان نزدیک میشوند.
اینگونه افراد نیازهای فردی خود را میشناسند و سعی میکنند به هر قیمتی، راهی برای پوشاندن ضعفهای شخصیتیشان بیایند.
نتیجهگیری
مدیران و رهبران واقعبین و منطقی براساس دو اصل مهم کار میکنند:
- اجرای امور،
- تکمیل کارها.
این اصول خودمحوری آنان را کنترل میکند.
اگر مدیران و رهبران لذتهای کوتاهمدتشان را به همهچیز ترجیح بدهند، توانایی خود را برای ارزیابی واقعیات دنیای اطراف از دست میدهند و از یک چارچوب فکری غلط و متوهم به مسائل نگاه میکنند.
منبع: نشریه مدیریت مدرسه