ژان بودریار جامعهشناس و نظریهپرداز پست مدرن و پسااختارگرایی است که از نظر بسیاری از تحلیلگران ارتباطات، مهمترین اندیشمند نظریههای انتقادی است. نخستین بار آوازۀ بودریار اواخر دهۀ ۷۰ با انتشار نقدی بر اندیشه فوکو به نام «فوکو را فراموش کن» در محافل روشنفکری فرانسه پیچید.
او در کتاب فـوکـو را فرامـوش کـن ضمـن ابراز انتقاداتـی محکـم به فوکـو و دیگر همعصـرانـش، از قدیمی و مهجـور بـودن ایده های فوکـو مـیگویـد و وی را به اتخـاذ دیدگاهـی سنتـی نسبـت به مسائلـی چـون «قـدرت» و «جنسیـت» متهـم مـیکنـد. بودریار مـیگویـد فوکـو نمـیتوانـد خـود را خـارج از بازی های قـدرت قـرار دهـد. بودریـار با محـور قـرار دادن«فـراینـد شبیـه سازی فـراواقعیـت سازانـه» به مسألـه سـازوکـارهـای قـدرت و چگونگـی بازتولیـد آن مـیپردازد. او از ایـن پـس بـر همـین مفاهیـم اساسـی یعنـی «شبیـه سـازی» و«فراواقعیـت» تأکیـد کـرده و صراحتـاً بـه مـا میگویـد کـه در «عصـر وانمـودههـا» به سـر مـیبریـم.
بودریار در سال ۱۹۹۱ در رابطه با جنگ خلیج فارس سلسله مقالاتی به چاپ رساند که انتقادات فراوانی را به دنبال داشت. بودریار در این مجوعه مقالات اشاره میکند که «آنجا نمیتواند جنگی رخ داده باشد». وی معتقد بود جنگی که در خلیج فارس اتفاق افتاد، چندی پیش در رسانهها شکل گرفته بود. این مجموعه مقالات بعدها در کتابی به نام «جنگ خلیج فارس رخ نداده است» و نقش آنها در نظام سرمایهداری سبب شد تا همواره به عنوان منتقد فرهنگ عامه و رسانه شناخته شود.
بودریار در نظریهپردازیهای خود از مفهوم اساسی نام میبرد؛ مفهوم «حاد واقعیت» و مفهوم «بازنمایی».
وی اعتقاد داشت که رسانهها با بزرگنمایی یا تحریف اطلاعات دربارۀ یک رخداد واقعی، باعث میشوند که از واقعیت اولیه اثری باقی نماند و بازنمایی یا تصویر واقعیت ارتباط خود را با واقعیت از دست دهد.
او معتقد است ما در عصر بازنماییها زندگی میکنیم. در دنیای کنونی مرز میان تصویر یا وانموده و واقعیت در معرض انفجار درونی قرار میگیرد. درواقع ما در جهان فراواقعی هستیم.
یعنی واقعیت را تولید میکنند و به ما نشان میدهند. بودریار همواره بر این اعتقاد بود که: «جهانی که ما تصور میکنیم واقعی نیست؛ صرفاً یک شباهت و خیال از واقعیت است.» بهعنوان مثال رسانههای همگانی آنچه را به بیننده منتقل میکنند فراتر از واقعیت هستند و درنتیجه آنچه واقعی هست کنار گذاشته میشود و از بین میرود.
دنیایی تولید و ساخته میشود. ما در این دنیای تولیدی زندگی میکنیم. و هرگز به درک حقیقت نمیرسیم. بودریار مینویسد: «اینک رسانهها چیزی نیستند جز ابزارهای شگفتانگیز برای بیثبات کردن حقایق و واقعیت مربوط به تمام حقایق تاریخی و سیاسی.» فیلم او (her) بر مبنای نظریۀ وانمایی ژان بودریار ساخته شده است.
بودریار در طول فعالیت علمی خود ۵۰ جلد کتاب به چاپ رسانده که از آن میان میتوان به سیستم ابژهها (۱۹۶۸)، جامعۀ مصرفی: افسانهها و ساختارها (۱۹۷۰)، آینۀ تولید (۱۹۷۳)، فوکو را فراموش کنید (۱۹۷۷)، اغوا ( ۱۹۷۹)، وانموده و وانمودگی(۱۹۸۱)، فریبندگی ارتباطات(۱۹۸۷) ،شفافیت شیطان(۱۹۹۰)، پس وردها (۲۰۰۰) روح تروریسم و رکوئیم برای برج های دوقلو (۲۰۰۲) ، اشاره کرد.