(بخش پنجم)
اجرای مؤثر روش تدریس فعال (دانش آموزمحور)
تا پیش از این تنها سعی بر این بود که چرایی عدم توجه به روش تدریس فعال ودانش آموزمحور را مورد بررسی قرار داده وضرورت توجه به این رویکرد در امر آموزش را نیز بیان کنیم.
علاوه بر این به ارائۀ تعریف صحیحی از این روش و ویژگی های آن هم پرداختیم.
همۀ این مسائل جنبۀ تئوری دارند، اما مسأله ای که حائز اهمیت است چگونگی پیاده سازی این روش به صورتی مؤثر وکارساز است.
اگر تمام مسائل تئوری ذکر شده به بهترین شکل ممکن بیان شده باشند اما اجرایی نباشند هیچ دستاوردی نخواهیم داشت.
روش تدریس فعال(دانش آموزمحور) تمام عوامل تأثیر گذار در آموزش؛
- چه عوامل انسانی چون معلم، دبیر، دانش آموز و اولیا
- چه لوازم پیشبرد امر آموزش هم چون کتب درسی ومحیط آموزشی
را هدف قرار می دهد وبرای هر کدام تعاریف مشخص و وظایف معینی دارد.
اگر هر کدام از این شش مورد که در روش تدریس فعال نقش کلیدی وموثری دارند را متناسب با این شیوۀ آموزشی تغییر ندهیم نمی توانیم به اهداف مورد نظر خود نیز دست پیدا کنیم.
براي اجراي موثر روش هاي فعال و تعاملي ايجاد تغييرات اساسي در بينش و نگرش؛
- معلمان
- مديران
- دانش آموزان
- اولياي آن ها
- محتواي كتاب هاي درسي
- محيط آموزشي
ضروري و لازم به نظر مي رسد.
حال ضرورت دارد که عوامل شش گانۀ مؤثر در تدریس دانش آموزمحور را مورد تحلیل قرار دهیم.
– فضاي كلاس در ايجاد جو تعامل بسيار موثر است.
فضاي كلاس بايد به گونه اي طراحي شود كه موجب تسهيل تعامل شود.
در كلاس هايي كه معمولاً صندلي ها و نيمكت ها در يك صف و پشت سر هم قرار دارند و دانش آموزان قادر به ديدن هم كلاسي هاي خود نيستند،
ايجاد فضاي تعامل بسيار مشكل است.
تقسيم كلاس به گروه هاي كوچك و آرايش دايره اي يا ميزگردهاي كوچك و يا نعلي شكل و تماس چهره به چهره
نمونه هايي از آرايش كلاس درس است كه باعث افزايش تعامل در كلاس مي شود.
– علاوه بر ساختار فيزيكي، جو عاطفي كلاس بايد به گونه اي باشد كه به نظرات احترام گذاشته شود و دانش آموزان و معلم از تمسخر ديگران و طرد كردن آن ها اجتناب كنند.
– معلم بايد تسهيل كننده فرايند يادگيري و مدير يادگيري و مسئول سازماندهي محيط آموزشي باشد و نبايد نظرات خود را به دانش آموزان تحميل كند و با اين كار باعث گسترش فرهنگ كثرت باوري مي شود.
تغيير ذهنيت فلسفي معلم يكي از پيش بايست هاي اساسي اجراي اين روش ها مي باشد.
لذا معلمان بايد از آموزش هاي لازم در خصوص چگونگي اجراي اين روش ها برخوردار باشند.
– معلم بايد خطرپذير باشد و ترس از شكست نداشته باشد.
شكست بخش ضروري و ثمر بخش فرايند نو آوري است.
اين همان سخن معروف آيزنهاور رييس جمهور ساليان گذشته ي آمريكاست كه:
« هيچ نوميدي تا به حال جنگي را نبرده است.»
لذا معلم بايد با دلسوزي و تحمل مشكلات، دشواري هاي به كارگيري اين الگو در كلاس هاي درس خود را از بين ببرد.(حائري زاده ، ۱۳۸۰)
– منابع آموزشي نبايد به معلم و كتاب درسي و فعاليت هاي كلاسي محدود شود.
هر منبع يا موقعيتي كه بتواند تفكر و قدرت استدلال و قضاوت دانش آموزان را تقويت كند، مي تواند مورد استفاده قرار گيرد.
– كثرت دانش آموزان در كلاس هاي درس و محدوديت زمان آموزش از جمله محدوديت هاي اجرايي الگوهاي تعاملي است.
براي گسترش استفاده از اين الگوها بايد مسئولين نظام آموزشي و برنامه ريزي درسي تعديل هايي را در اين زمينه ايجاد كنند.
– نظام ارزشيابي آموزشي و امتحانات كشوري با به كار گيري روش هاي ارزشيابي منطبق با روش هاي تعاملي زمينه ي استفاده ي هرچه بيشتر اين الگو را در آموزش و تدريس فراهم آورد.
برگرفته ازتحقيقات آموزشي ساری
روش پرسش وپاسخ در یادگیری فعال
سقراط یکی از فیلسوفان است که اکنون بیش از خودش، روش او در آموزش وپرورش مشهور است.
او همواره از طریق پرسش، جوانان را تعلیم می داد.
روش او که بعدها توسط فیلسوفان دیگری چون هگل هم مورد پیروی قرار گرفت به نام روش دیالکتیکی سقراط شهرت دارد
ودر آن روشی متکی بر پرسشگری است.
سقراط عقیده داشت که معلمان ومربیان هرگز نباید جواب ها را به جوانان عرضه کنند
بلکه باید آن ها را وادارند تا با تحمل رنج، تفکر وجستجو، خودشان پاسخ ها را در کنار وهمراه با معلمان بزایانند.
سقراط خود را قابله می نامید ومی گفت که نباید علم را آموخت بلکه باید علم را به یاد آورد.
او می گفت که معلمان باید بگذارند شاگردان خود مسأله ها را حل کنند.
شما مسأله را به شاگرد بدهید ولی این اجازه را بدهید که خودش آن را حل کند ونباید او فقط به گفتۀ شما توجه کند پس باید خودش آن را دریابد.
درست آن است که دانش آموز خودش راه حل را کشف نماید.
سقراط عقیده داشت؛
که اگر شاگرد اشتباهی هم داشت ما نباید جواب را فوری به او بگوییم بلکه صبر کنیم تا خودش پی ببرد وبرای رسیدن به جواب درست تلاش کند.
معلم برای بهره گیری از روش پرسش وپاسخ که یکی از روش های یادگیری فعال است از پرسش های تمرکزدهنده که توجه دانش آموزان را به موضوع فعالیت جلب می کند
وپرسش های مقایسه ای که شاگردان را به مقایسۀ دو کمیت، دو چیز یا دو پدیده سوق می دهد.
هم چنین از پرسش های فعالیت پذیر که شاگردان را به انجام فعالیت دعوت می کند وآنان برای پاسخ دادن به این پرسش ها مجبور به انجام دادن فعالیتی هستند استفاده نماید.
بهترین نوع پرسش ها، پرسش های فعالیت طلب هستند.
یعنی پرسش هایی که دانش آموزان را به انجام دادن فعالیتی برای پاسخ گویی ودر نتیجه یادگیری فعال وا می دارند.
برگرفته از تدریس پویا ودانش آموز محور