معاونت آموزش متوسطه استان مازندران گفت: یادگیری یک صنعت در جهان است و جایگاه این صنعت مدرسه است. ایجاد فرصت یادگیری و خلق یادگیری و موقعیت یادگیری باید برای دانشآموزان ایجاد کنیم.
همایش «ارتقای کیفیت آموزش علوم انسانی در مدارس» ویژه استان مازندران به همت «مرکز ترویج علوم انسانی» و «ادارۀ تکنولوژیها و گروههای آموزشی آموزش و پرورش استان مازندران» پنجشنبه، ۳۰ آبانماه ۱۳۹۸ در اردوگاه شهدای بادلۀ ساری برگزار شد.
اسفندیار نظری، معاونت آموزش متوسطه استان مازندران در افتتاحیۀ این همایش به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانیم؛
آزاد شو از بند خویش، زنجیر را باور نکن
اکنون زمان زندگیست، تاخیر را باور نکن
حرف از هیاهو کم بزن از آشتی ها دم بزن
از دشمنی پرهیز کن، شمشیر را باور نکن
خود را ضعیف و کم ندان، تنها در این عالم ندان
تو شاهکار خالقی، تحقیر را باور نکن
بر روی بوم زندگی هر چیز می خواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست تقدیر را باور نکن
تصویر اگر زیبا نبود، نقّاش خوبی نیستی
از نو دوباره رسم کن، تصویر را باور نکن
خالق تو را شاد آفرید، آزاد آزاد آفرید
پرواز کن تا آرزو، زنجیر را باور نکن
اصلیترین نهاد آموزش مدرسه است
پیوسته در حال آموزش و یادگیری باشید
یادگیری در مدرسه باید پیوسته و همراه با خلاقیت و نوآوری باشد.
فضای تعاملی همراه با فرصتهای نوین یادگیری در فضای دانشآموزمحور میتواند رسیدن به این هدف متعالی را دستیافتنیتر کند.
ارادۀ اجرای این عمل باید در تمامی عوامل اجرایی مجموعه وجود داشته باشد.
صدای معلمان؛ صدای خاموش در تحول بنیادین آموزش
امروزه تحول بنیادین نظام آموزش کشور به مهمترین رخداد آموزشی مدارس تبدیل شده است و تمامی مدارس از ابتدایی تا متوسطه با آن دست به گریبان هستند.
تحول یا تغییر بنیادین نظامهای آموزشی موضوعی پیچیده، پویا، سازگارشونده و اتلافی است پیچیده است.
تغییر و تحول، فقط کتاب درسی و تغییر در آن را شامل نمیشود، بلکه تغییر و تحول در معلم، تغییر در برنامۀ درسی، تغییر در سیستم و ساختار آموزشی، نوآوری و اصلاح را در بر میگیرد، تغییر و تحول بنیادین در زمانها و مکانهای مختلف است و متفاوت است و نمیتوان یک برنامۀ درسی یکسان را برای کل کشور در نظر گرفت.
تحول آموزشی در نظامهای آموزشی بدون سازگاری و همخوانی با شرایط، نیازها و علایق، توانمندیها، منابع، امکانات و موانع، محدودیتهای یادگیرندگان و جامعۀ ملی- محلی و همچنین تناسب با دانش موضوعی،ارزش آموزشی ندارد و نمیتوان به اثربخشی آن امیدوار بود.
شروع و اجرای تحول بنیادین نظام آموزشی همانند تغییر در بسیاری از سیستمهای زنده، نیازمند از دست دادن انرژی، سرمایه و منابع انسانی و مالی است و صرفاً پس از نهادینه شدن و جا افتادن این تحول، شرایط برای بازگشت سرمایه و منابع انسانی، مالی و مادی مهیا میشود.
ایجاد تغییر آموزشی توسط عدهای محدود در مرکز یا وزارت نه ممکن است و نه عقلانی، تحول بنیادین آموزش و پرورش زمانی تحقق مییابد که بازیگران اصلی آن یعنی معلمان، دانشآموزان، مدیران، پدر و مادران، رهبران اجتماعی و افراد بانفوذ جامعۀ ملی و محلی، متخصصان دانشگاهی، آموزش مناطق و استان، نمایندگان مجلس و دستگاههای مختلف باشند.
یادگیری ذهنیت را دگرگون میکند
یادگیری باعث میشود ذهنیت و شناخت ما از دنیای بیرون تغییر کند.
ما در دنیای سریع و پرشتاب تغییرات قرار داریم.
برای اینکه بتوانیم با این دنیا که دنیای دانشآموزان و فرزندان نیز است، هماهنگ و همراه شویم باید زمینههایی ایجاد کنیم تا توسعۀ ظرفیت یادگیری فردی و جمعی، یک راهحل برای این مسئله باشد.
اگر معلم خود شنونده و گویندۀ خوبی نباشد و نتواند اینها را به دانشآموزان آموزش دهد، نمیتواند معلم خوبی باشد.
دلبستگی به مدرسه باعث ایجاد انگیزۀ بیشتر در دانشآموزان میشود.
معلم هر درسی میدهد، حتی اگر ریاضی باشد باید تئاتر و ادبیات را بداند.
مدرسه باید برای دانشآموز، خانواده و جامعه یک مرجع معتبر باشد.
یادگیری پروژهمحور یکی از رویکردهای تازه برای شوق یادگیری است.
نقش معلم در یادگیری پروژهمحور، هدایتکنندگی و تسهیلگری است.
مدیریت پروژه: بهکارگیری دانش، مهارتها، ابزار و تکنیکهای لازم در ادارۀ فعالیت ما به منظور رفع نیازها و انتظارات متولیان از اجرای پروژه است، مدیریت پروژه ما به عهدۀ خود دانشآموز است.
یادگیری یک صنعت است
یادگیری یک صنعت در جهان است و جایگاه این صنعت مدرسه است.
ایجاد فرصت یادگیری و خلق یادگیری و موقعیت یادگیری باید برای دانشآموزان ایجاد کنیم.
معلم بودن در هر سطح و مقطع تحصیلی نیاز به مقدار قابل توجهی از دانش و مهارت دارد.
توجه به شایستگیهای اصلی برای معلمان کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که همۀ معلمان و دیگران که در آموزش و پرورش کار میکنند، آمادگی خود را برای ایجاد یک تجربۀ مثبت برای دانشآموزان و خانوادههایشان به کار میگیرند.
یادگیری زمانی اتفاق میافتد که منجر به تغییر رفتار شود .
کیفیت یک شعار نیست، یک فرهنگ است و آموزش به مثابه یک فرهنگ است.
کمال انسان در گروی تربیت صحیح است.
آموزش و پرورش وسیلۀ رسیدن آدمی به نهایت شرافت انسانی است.
بهترین معیار توسعۀ آموزش و پرورش کیفیت است.
کیفیت عبارت است از انجام تغییر مورد نظر در دانشآموزان به صورت مطلوب
شاخصها: دروندادها، بروندادها و فرآیندهای آموزش
۵ عامل کیفیت آموزش در مدرسه
- اهداف آموزشی
- برنامههای درسی
- معلمان: عامل اصلی در فرآیند تدریس و یادگیری هستند، امروزه کیفیت معلم به عنوان یکی از عوامل تعیینکنندۀ کیفیت آموزش و پرورش قلمداد میشود.
- روشهای تدریس
- تکنولوژیهای آموزشی
ابعاد و مؤلفههای شایستگی معلمان
- توانایی
- نگرش
- مهارت
- ویژگیهای شخصیتی
- دانش
۳ حیطۀ توانمندسازی معلمان
الف/ دانش حرفهای
- دانشآموزان و چگونگی یادگیری آنها
- محتوای برنامۀ درسی و چگونگی تدریس آن
- محیط یادگیری
- وضعیت کلی دانش حرفهای
ب/ عمل حرفهای
- برنامهریزی فرایند یاددهی و یادگیری
- سنجش و ارزشیابی
- ارتباط با دانشآموزان
- مدیریت متغیر محیط یادگیری
- تأمل و بازاندیشی
- وضعیت کلی عمل حرفهای
ج/ تعهد حرفهای
- بهبود دانش و عمل حرفهای
- تعهد نسبت به دانشآموز
- همکاریهای حرفهای
- وضعیت کلی تعهد حرفهای
آموزش، رکن اصلی توسعۀ جامعه
آموزش چیز عجیبی است، میتواند انسان درون ما را زنده کند و میتواند انسان درون ما را زنده به گور کند بسته به اینکه ما آموزش را شیوهای برای یاد گرفتن و نگاه کردن به دنیا بدانیم یا یک سیستم رسمی حرفهای که قرار است آموختههای ما را تأیید کند.
مدرسه، محور و رکن اساسی در تحول است و به همین خاطر باید بیش از پیش مورد عنایت قرار بگیرد.
اگر دارای قویترین مراکز پژوهشی و صدها پژوهش معتبر انجام دهیم ولی دامنۀ اثرش به مدرسه نرسد، هیچ اتفاقی نمیافتد.
مدرسه باید به یک سازمان پژوهنده تبدیل شود، معلم نیز باید به پژوهشگر تبدیل شود و دانشآموز و پژوهنده شود.
در آموزش و پرورش، هدف باید رشد فکری دادن به دانشآموز و به جامعه باشد (شهید مطهری).
تعلیمدهنده باید کوشش کند که رشد فکری یعنی قوۀ تجزیه و تحلیل بدهد.
در تعلیم و تربیت باید مجال فکر کردن به دانشآموز داده شود و او به فکر کردن ترغیب گردد، نه ایتکه دائم بیاموزند و حفظ کنند.
اقلیمی مشابه، مردمانی متفاوت
کرۀ شمالی در دنیا جزء ۵ کشور عقبماندۀ دنیا و کرۀ جنوبی جزء ۱۰ اقتصاد برتر دنیا است؛ یک سرزمین، یک آب و هوا، یک نژاد .
تفاوت در ساختار و سیاست آنهاست، چراکه کرۀ جنوبی اولویت را آموزش و پرورش قرار داده است و کرۀ شمالی اولویتش ارتش است.
باید قبول کنیم که علم و تحقیق و فناوری و کارآفرینی از ارکان امنیت ملی، قدرت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و از پیشنیازهای توسعه کشور هستند.
انسان محور توسعه است و آموزش و پرورش اولین نهاد تربیت و توسعه فکری نیروی انسانی کارآمد است.
خیلی مطلب مفیدی بود