کارگاه جامعهشناسی همایش دبیران رشتۀ علوم انسانی تبریز با تدریس دکتر فاطمه گلابی ، دانشآموختۀ کارشناسی پژوهشگری اجتماعی از دانشگاه تبریز، کارشناسی ارشد پژوهشگری اجتماعی و دکتری جامعهشناسی گرایش گروههای اجتماعی از دانشگاه تهران برگزار شد.
مباحث مطرح شده در این کارگاه را در ادامه میخوانیم؛
بحث هویت را به راحتی میتوان توضیح داد اما ما همیشه میترسیم که بحثهای علمی تبدیل به بحثهای سیاسی شود.
یعنی امور اجتماعی تبدیل به امور سیاسی میشوند.
آقای دکتر چلبی در بحث هویت، سه هویت دینی، قومی و ملی را کنار هم میچیند و میگوید هر زمانی در تاریخ ایران هر زمان یک هویت را پررنگتر از دیگر هویتها کردیم دچار مشکل شدیم.
ایران در جایگاه یک کشور چند قومیتی در صورتی که به هر سه هویت توجه کافی کند وحدت و همصدایی را ایجاد میکند.
از ایران با اسم «ممالک محروسه» نام برده میشد.
درست است که حیطۀ سرزمینی با مرزهای مشخص درست شده است اما قومیتهای یکسان به واسطۀ مرزها از هم جدا شدهاند.
دکتر چلبی میگویند در زمان پهلوی اول، دورۀ «ناسیونالیسم قومی» شامل: رسمی کردن زبان فارسی، تخته قاپو کردن ایلات ایران و بیحجابی اجباری فقط به هویت ملی توجه شد و هویت دینی و قومی نادیده گرفته شد.
با توجه به نواقص کتابهای جامعهشناسی مقطع متوسطۀ دوم دبیران جامعهشناسی باید به سبقۀ تاریخی مسائل اشراف و مطالعات جانبی داشته باشند تا مطالب کتاب را با مثالهای متفاوت برای دانشآموزان قابل فهم کند.
در بین طبقات مختلف جامعه دایرۀ واژگان متفاوت است، طبقات پایین جامعه چون فرصت حضور در فضاهای مختلف را ندارند دایرۀ واژگان کوچکتری به نسبت طبقات بالاتر دارند.
بنابراین قدرت استدلالشان پایین است.
معلمان باید بومی باشند
همچنین دانشآموزانی که دایرۀ واژگان کوچکتری دارند به نسبت دانشآموزانی که دایرۀ واژگانشان بزرگتر است در تحصیل ضعیفتر هستند.
معلمان باید بومی باشند تا دانشآموز با معلم ارتباط بگیرند و معلم بتواند به زبان بومی محتواها را منتقل کند.
کتابهای درسی جامعهشناسی نه تنها ایدئولوژیک هستند بلکه غیربومی نیز هستند.
دبیران جامعهشناسی ناچارند مبانی جامعهشناسی را به طور جانبی مطالعه و در کلاس تدریس کنند تا مطالب برای دانشآموزان جا بیفتد.