چگونگیِ آموزش کتاب دین‌وزندگی

کارگاه دین و زندگی: چگونگیِ آموزش کتاب دین‌وزندگی

مدرس: دکتر سید محمد دلبری مولف کتاب درسی

محل کارگاه: قزوین-سالن همایش‌های اداره کل آموزش و پرورش 

مرکز ترویج علوم انسانی نشستی را با عنوان مهارت‌آموزی در دروس علوم‌انسانی ویژه دبیران با همکاری اداره تکنولوژی و گروه‌های آموزشی قزوین در شهر قزوین برگزار کرد.

دکتر دلبری مولف و مدرس کتاب درسی دین و زندگی جلسه را اینگونه آغاز کردند: کتابی که در زمینه‌ آموزش کتاب دین‌وزندگی بسیار پُرکاربرد است، کتاب «آموزش مفاهیم دینی بر اساس روانشناسی رشد کودک و نوجوانان»، نوشته‌ی دکتر باهنر است.

آموزش‌ها باید مطابق و براساس نیاز مخاطب (دانش‌آموز) انتخاب و تدریس شود. یکی از نکات تدریس این است که چه محتوایی برای چه سنی قابل ارائه است؛ به همین خاطر است که گاهی بعضی از مفاهیم موجود در کتاب درسی از نظر تقدم و تاخرْ جابه‌جا می‌شود؛ دلیل این کار این است که دانش‌آموز در سنین خاصی تواناییِ درک تمامی مطالب یک حوزه‌ی خاص آموزشی را ندارد؛ به همین خاطر است که در کتاب دین و زندگی مفاهیمی چون توحید، معاد و نبوت به ترتیب توضیح داده نمی‌شوند.

ما معتقدیم ساعات آموزشی‌ای که از طرف نظام آموزشی برای بعضی از دروس در نظر گرفته شده است، اصلا و ابدا اصولی و کاربردی نیست. درسی که نظام فکری و معرفتی ایجاد می‌کند، درس دین‌وزندگی است. امروزه به بهانه‌ی اینکه مفاهیم دینی در سایر درس‌ها هم آورده شده است، ساعات آموزشی درس دین‌وزندگی را کم کرده اند، غافل از اینکه این درس‌ها نظام معرفتی و فکری لازم برای دانش‌آموز را ایجاد نمی‌کند.

در نظام آموزشی ما حدود ۱۱۳۰ کتاب آموزشی وجود دارد؛ گروه درسی قرآن و معارف اسلامی یکی از نقدپذیرترین و فعال‌ترین گروه‌های نظام آموزشی آموزش‌وپرورش است. این نکته را نباید فراموش کرد که متاسفانه ما در سیستمی فعالیت می‌کنیم که از یک کتاب درسی برای آموزش به دانش‌آموزان تمام مناطق جغرافیایی کشور استفاده می‌کند. یکسان فرض کردن مخاطبْ مشکلات فراوانی را به وجود آورده است؛ زیرا کشور ما به لحاظ فرهنگی و مذهبی دارای گستردگیِ بسیار زیادی است.

یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مشکلات و معضلات نظام آموزشی و به‌خصوص دروس علوم انسانی این است که به جای اینکه هدف‌های کتابِ درسیْ شیوه‌ی ارزشیابی را تعیین کند، کاملا برعکس عمل می‌شود و شیوه‌ی ارزشیابیْ هدف‌های کتاب درسی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.

سید محمد دلبری کارگاه چگونگیِ آموزش کتاب دین‌وزندگی را اینگونه ادامه دادند: متاسفانه امروزه بسیاری از معلم‌های ما به خاطر اینکه دانش‌آموز بتواند سوال‌ها را حفظی جواب دهد، بنای آموزش را بر شیوه‌ی حفظی قرار می‌دهد. ما در بحث آموزش هنوز به الگویی نرسیده‌ایم که وقتی معلم می‌خواهد دانش‌آموز را مقایسه کند (برای رسیدن به هدف) بتواند به راحتی از این الگو استفاده کند. سه سازند مهم در امر یادگیری عبارت است از: یادگیری معنادار، یادگیری ساخت‌مدار و پیش‌سازمان‌دهنده‌ها.

تربیت دینی عبارت است از ایجاد زمینه برای آشنایی دانش‌آموزان با آموزه‌های دینی با غبن و علاقه نسبت به آن آموزه‌ها و عمل براساس آنها برای رسیدن به سعادت. کار معلم دینی ایجاد این زمینه در دانش‌آموز است. در واقع سه کلیدواژه در رفتار دینی وجود دارد: شناخت، ایمان و عمل. حال مسئله این است که معلم دینی چگونه آموزش را بیش‌ازپیش اثرگذار کند.

رعایت کردن اصول اخلاقی یکی از ویژگی‌های تدریس اثرگذار است. در دورانی که گسترده‌گی روابط اجتماعی وجود دارد، روز به روز دانش‌آموزان ما تنهاتر شده‌اند. سرکش‌ترین دانش‌آموز یک کلاس، تنهاترین دانش‌آموز آن کلاس است. اگر معلم بنا را بر این بگذارد که زندگی و مشکلات درونی و بیرونی دانش‌آموز به او _معلم_ هیچ ارتباطی ندارد، به صورت کامل دانش‌آموز را از جریان یادگیری بیرون می‌گذارد.

معلم باید کاری کند که دانش‌آ‌موز احساس کند معلم حامی و درکنار اوست. این حس اگر منتقل شود انتقال دانش به تمامی انجام خواهد شد. یکی از اصول یادگیری موثر به‌وجود آوردن محیط حمایتی است. همینطور باید کاری کرد که دانش‌آموزان درقبال هم‌دیگر حس مسئولیت داشته باشند. اشتباه کردن جزء ذات انسان است، و همچنین یکی از اصول یادگیری است. معلم باید خودش را به جای دانش‌آموز گذاشته و بپذیرد که او نیز اشتباه می‌کند.

پیش‌سازمان‌ده‌ها جزء مهم‌ترین فاکتورهای آموزش و یادگیری هستند. معلم باید فرض کند که با آموزششْ درحال ساخت خانه‌ای برای دانش‌آموز است؛ حال ممکن است این خانه را از ابتدا بسازد یا از اواسط کار این خانه را تحویل بگیرد و آن را کامل کند.

بعضی از معلم‌ها بخش دوم را اصلا نمی‌بینند. کسی که معلم دبیرستان است باید به طور کامل از محتوای آموزشی دوره‌ی راهنمایی و ابتدایی آگاهی داشته باشد. برای معلم ابتدایی هم همین‌طور است: باید از محتوای درسی سطوح بالاتر آگاهی کامل داشته باشد.

اساسا هنر معلمْ پیوند پیشاگفته‌ها با مطالب تازه است؛ اگر این اتفاق نیافتد یادگیری به هیچ‌وجه معنادار نخواهد بود. یادگیری معنادار یعنی اینکه بین تمام یادگرفته‌های دانش‌آموز رابطه‌ای زنجیروار وجود داشته باشد و معلم بداند که آموزشی که همین حالا به دانش‌آموز انتقال می‌دهد کجای نظام آموزشی و نظام ذهنیِ دانش‌آموز قرار می‌گیرد.

وقتی این شبکه‌ی تارعنکبوتی در ذهن دانش‌آموز ساخته شد خیلی سریع یاد می‌گیرد. معلم گاهی باید به جای انتقال دانشْ تجربه‌هایِ زیسته‌اش را با دانش‌آموز در میان بگذارد. هریک از معلم‌ها یک شخصیت و آداب آموزشی دارند که دانش‌آموزان براساس آن عکس‌العمل نشان می‌دهند.

چگونگیِ آموزش کتاب دین‌وزندگی در قزوین با توجه دادن معلمین به آداب آموزشی پابان یافت.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

به بالای صفحه بردن