همایش بین‌المللی همگرایی و واگرایی؛ گفت‌وگویی میان‌فرهنگی-میان‌دینی

دربارۀ همگرایی و واگرایی

 

موضوع همایش «همگرایی و واگرایی» یکی از مسائل کنونی جهان معاصر است. در جهانی به سر می‌بریم که روندهای جاری اغلب به سوی واگرایی است، درحالی‌که هم‌زمان با بحران‌هایی روبرو هستیم که حل آن‌ها نیازمند همگرایی در طوح مختلف است.

همگرایی، نه به معنای یکی شدن است و نه حذف اختلاف‌ها یا چشم پوشیدن از تفاوت‌ها بلکه مراد از آن همراه شدن و کوشش جمعی برای حل مشکلات و رویارویی با بحران هاست. موضوع همگرایی در گذشته در قالب عناوینی چون یاری، همکاری و اتحاد مطرح بوده است.

این‌گونه مفاهیم، در گذشته حاوی معانی و باورهای ویژه‌ای بوده‌است و نسبتی با حقیقت‌ها و ارزش‌هایی داشته‌اند که به زندگی اقوام و ملل مختلف قوام می‌بخشیده‌اند. اما در جهان معاصر با وضع متفاوتي روبرو هستیم. مردم در سايه تمدن جهاني و هنجارهای آن، با گذشته های مختلف به هم رسیده‌اند، در حالي که اسباب همگرايي‌های گذشته، سست و ضعیف شده است.

 

برگزاری همايش همگرايي و واگرايي، کوششي آغازين برای مشارکت گروهي از اهل فلسفه و علوم انساني، برای توضیح و توصیف مشكلي جهاني است. در اين کوشش، تعدادی از استادان برجستۀ ايراني و خارجي و گروهي از محققان جوان مشارکت دارند. مجموعه مقالات پیش رو، انعكاس اولیه اين کوشش است.
موضوع اين مقالات گوناگون است. اين گوناگوني خود نشانۀ وجوه و جنبه های متعدد موضوع کانوني است. به همین جهت، اين همايش را تنها گامي نخست برای پژوهش‌هايي گسترده‌تر مي دانیم.
لازم است از نهادها و افراد زيادی که در شكل گیری اين همايش سهیم بوده اند،تشكر کنیم. ابتدا از پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي و هیات رئیسه محترم آن سپاسگزاری مي کنیم.
قدردان پشتیباني بنیاد الكساندر فون هومبولت آلمان هستیم که از اين همايش در قالب مجموعۀ همايش ها پشتیباني کرده است. اعضای انجمن فلسفۀ میان فرهنگي ايران همكاری صمیمانه‌ای برای برگزاری همايش داشته‌اند که از آن ها نیز سپاسگزاريم. امیدواريم که اين همايش، گامي در جهت تقويت همگرايي میان متفكران، فرهنگ ها و اديان باشد و نقشي مفید در اعتلای منشِ مهر و دوستي و گفت وگو ايفا کند.
علی اصغر مصلح
اسفند۹۷

 

فضیلت‌های یونانی در فلسفۀ اسلامی

دومینیک اُمیرا

نظريات مختلف درباره فضیلت از سوی برخي از متون يونانيِ ترجمه شده به زبان عربي، به فیلسوفانِ حاضر در دوران اسلاميِ میانه منتقل شده است.

در اين مقاله، مي خواهم فهرستي گذرا از اين متون يونانيِ ترجمه شده به زبان عربي شامل آثار افلاطون، آثار مشكوک منتسب به افلاطون، آثار ارسطو، آثار مشكوک منتسب به ارسطو، آثار جالینوس، فورفوريوس، يامبلیخوس و پروکلس(به دست دهم) اين متون را در جلسه دسته بندی خواهم کرد و به اختصار نظريات متعددی درباره فضیلت را توصیف خواهم کرد که اين آثار دربردارنده آن‌ها هستند.

بنابراين، من تمايل دارم به آثار کندی، فارابي و ابن مسكويه با اين هدف ارجاع دهم که شیوه‌هايي را بیازمايم که از طريق آن‌ها، تنوع موجود در اخلاق فلسفي يونان مورد استفاد فیلسوفان مسلمان اولیه قرار گرفت تا به کمک آن، نظريات اخلاقي خود را بسط دهند.

 

در مشرق زمین و تأملات شان «منور الفکر» میراث عصر روشنگری: مسافران در خصوص دین در مثال سفر نجیب زداۀ آلمانی برنهارد سوم اهل زاکسن ماینینگ ۱۸۷۲-۱۸۷۳

فلیکس باخمن
مدرس زبان آلماني، دانشكد ادبیات فارسي و زبان های خارجي دانشگاه علامه طباطبائي

اين مقاله به اصول بنیادين میراث فكری دوران تنوير افكار در ارتباط با اسلام و شرق مي پردازد. در اين مقاله قرار است بیش از هر چیزی تعارضات دوران منورالفكری نشان داده شود که در سال های اخیر به کرات موضوع پژوهش بوده است.

با ملاحظۀ اين نقطۀ عزيمت، آثار و تبعات اين تعارضات با نظر به تشكیل کلیشه‌ها موضوعیت مي يابد و در ضمن مثال‌هايي تبیین مي‌گردد. در کانون اين توضیحات سفر بزرگ نجیب‌زاده آلماني برنهارد سوم اهل زاکسن ماینینگ قرار دارد. تربیت و پرورش برنهارد، مبتني بر اصول راهنمای آموزش و پرورش پروسي-مسیحي بود که از آرمان‌های عصر تنوير افكار متأثر شده بود.

گزارش سفر وی شماری از تأملات و انديشه‌ها را نه فقط در بار اسلام، بلكه همین در خصوص شیوه‌های جاری زندگي روزمره در امپراتوری عثماني سده نوزدهم به دست مي‌دهد. او کوشش مي‌کند در اين گزارش سفر، تصويری از جهان بیگانه مشرق زمین به خانواده‌اش و بدين ترتیب به دربارِ ماينینگ عرضه کند که در آن معیارهای خاص خود او از اين جهان هم در کار ارزيابي است.

اين گزارش سفر که تاکنون منتشر نشده است، نمای جالب توجهي از درک نسبت به بیگانه به دست مي دهد و بدين ترتیب از تاريخ انديشه نجیب زادگان آلماني که تحت تأثیر شگفتي های مشرق زمین بودند، حكايت مي کند. اين شگفت زدگي‌ها کاملا در سنت عصر روشنگری به تعارضات بسیاری گره خورده است.

 

نوآوری اجتماعی، نوآوری فرهنگی، نوآوری دینی

ریکاردو پوزو
مدير گروه تاريخ فلسفه، دانشكده علوم انساني دانشگاه ورونا، ايتالیا

 

نوآوری اجتماعي نشانه‌ای است برای اشاره به ايجاد و بسط محصولات، فرايندها، سازماندهي‌ها يا خدمات جديدی که ضروريات و نیازهای تامین نشد اجتماعي را حل و فصل مي‌کنند و عمدتا از مسیر فرايندی که از نقطه صفر آغاز مي شود، از سوی ذی نفعان و کاربران بالقوه، به تدريج تكامل يافته اند.

نوآوری فرهنگي را مي توان به مثابۀ پیامد فرآيندهای پیچیده هم آفريني دانست که متضمن انعكاسي است از معرفت جاری در سرتاسر محیط اجتماع، و در عین حال به فراخ‌تر شدن دايره شمول تنوع و کثرت درون اجتماع، مدد مي‌رساند.

نوآوری ديني طرحي است که در حال حاضر در بنیاد برونو کسلر، موسسۀ مطالعات دين در حال انجام است. اين موسسه توجه ويژه‌ای به بافت پويای اجتماعات و سنت‌های ديني مبذول مي کند، و در عین حال دين را_نه ذاتا و نه عملا_همواره مخالف تغییر نمي داند.

پويايي قلمرو دين به ويژه در تاثیر دگرگون کننده تنوع ديني در جوامع معاصر مشهود است.

امروزه عیان بودن آشوب گرايانه و فعالیت‌های از نو احیا شد گروه های مختلف ديني در حوزه عمومي، وهم بودیِ آنها با نقش آفرينان سكولار، به تنش‌ها و کشمكش ها دامن مي‌زند، اما همین موجب افزايش تفكر و آگاهي مي شود و اين تفكر و آگاهي به نوبۀ خود مسبب پیكربندی های جديد و متنوع مدرنیته مي‌شود.

با اين همه، به نظرر مي رسد اجتناب از برداشت های تقلیلي هم در باب دين «که شامل تعصب ديني نیز مي شود» و هم در باب نوآوری، بسیار مهم است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

به بالای صفحه بردن